عدل “ام الفضائل” است

به نقل از حجت الاسلام فاطمی نیا

عدل “ام الفضائل” است برای همین هم امام سجاد علیه السلام در این دعا ابتدا عدل را فرموده اند. زمین و آسمان با عدل برپاست، هر چه در عالم باطن و ظاهر و در اخلاق انسانی ما حساب کنیم، تماما عدل در آن مهم است حتی در عبادت.

به گزارش نباء خبر، به نقل از مطالب گفته شده در جلسه هفتگي شرح صحيفه سجاديه ، حجت الاسلام فاطمی نیا در مسجد جامع ازگل

خدایا! مرا به زیور صالحان بیارای/زینت صالحان چه چیزهایی است؟

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ حَلِّنِی بِحِلْیَةِ الصَّالِحِینَ، وَ أَلْبِسْنِی زِینَةَ الْمُتَّقِینَ، فِی بَسْطِ الْعَدْلِ، وَ كَظْمِ الغَیْظِ، وَ إِطْفَاءِ النَّائِرَةِ، وَ ضَمِّ أَهْلِ الْفُرْقَةِ، وَ إِصْلَاحِ ذَاتِ الْبَیْنِ، وَ إِفْشَاءِ الْعَارِفَةِ، وَ سَتْرِ الْعَائِبَةِ وَ لِینِ الْعَرِیکةِ، وَ خَفْضِ الْجَنَاحِ، وَ حُسْنِ السِّیرَةِ، وَ سُکونِ الرِّیحِ، وَ طِیبِ الْمُخَالَقَةِ، وَ السَّبْقِ إِلَی الْفَضِیلَةِ، وَ إِیثَارِ التَّفَضُّلِ، وَ تَرْک التَّعْییرِ، وَ الْإِفْضَالِ عَلَی غَیرِ الْمُسْتَحِقِّ، وَ الْقَوْلِ بِالْحَقِّ وَ إِنْ عَزَّ، وَ اسْتِقْلَالِ الْخَیرِ وَ إِنْ کثُرَ مِنْ قَوْلِی وَ فِعْلِی، وَ اسْتِکثَارِ الشَّرِّ وَ إِنْ قَلَّ مِنْ قَوْلِی وَ فِعْلِی، وَ أَکمِلْ ذَلِک لِی بِدَوَامِ الطَّاعَةِ، وَ لُزُومِ الْجَمَاعَةِ، وَ رَفْضِ أَهْلِ الْبِدَعِ، وَ مُسْتَعْمِلِ الرَّأْی الْمُخْتَرَعِ 1؛

من در نوجوانی با خود حدیث نفس می کردم که عدل و داد یعنی چه؟ داد یعنی همان عدل، تکلیف قسطاً و عدلاً چه می شود؟ تا اینکه از لغت نامه پیدا کردم: “عدل” اطلاق می شود بر عدل آشکار و مخفی. “قسط” فقط اطلاق می شود به عدل آشکار. مثلا یک کیسه برنج را بین 4 نفر به طور مساوی تقسیم می کنند این عدل آشکار است. اما اگر سفره ای داریم که به یک نفر غذای مفصلی دادیم و به شخص دیگری یک تکه نان و مقداری سبزی دادیم و به شخص دیگری هیچ چیزی ندادیم. در اینجا کسی که غذا خورده فرد سالمی است، کسی که نان و سبزی خورد بیمار است و چیز دیگری نمی تواند بخورد، و آن کسی که چیزی نخورد به این دلیل است که مثلا فردا آزمایش دارد و نباید چیزی بخورد، این عین عدل است منتهی مخفی است و به آن قسط گفته نمی شود اما در تقسیم کیسه برنج هم قسط است و هم عدل.

اولین قدم در مسیر سیر و سلوک؛ فروبردن خشم

پس امام سجاد علیه السلام فرمود: خدایا مرا به زینت صالحان زینت بده با این چیزها: گستردن عدل و فروخوردن خشم.

روایت داریم اگر کسی خشمناک شد و می توانست خشم را ظاهر کند اما ظاهر نکرد خداوند در روز قیامت آن قلب را پر از خشنودی می کند و امن و امان می دهد، کظم غیظ.

شما جوانان که می خواهید در این زمانه آشوب راه سلوک بپیمایید، از این حرف ها بیرون بیایید و شعار ندهید، شروع به کار کنید و بدانید باید چه کنید. در راه سلوک باید راهنما داشته باشید اولین قدم فروبردن خشم است، سابق می گفتند جوع و سحر اما برای شما زیاد است فقط به مادر و خواهرت و شوهرت خشم نکن و خشم را دفن کن و بگو آقای خشم من تو را سه طلاقه کردم. ائمه علیهم السلام وصل به غیب و معصوم هستند، فرموده اند تا خشمت را پایین نیاوری به هیچ چیزی نمی رسی. مگر شیعه ی امیرالمومنین علیه السلام نیستی؟ پس فروبردن خشم را تمرین کن.

وَ إِطْفَاءِ النَّائِرَةِ؛ یعنی عداوت و مشتق از نار است، یعنی خاموش کردن آتش دشمنی ها و بدبینی ها. مثلا فردی با برادر و خواهرش قهر کرده می فرماید تمامش کن، اطفاء و خاموشش کن(آتش کینه و قهر).

ثواب بی نظیر اصلاح ذات البین

وَ ضَمِّ أَهْلِ الْفُرْقَةِ؛ یعنی جمع کردن افرادی که دلهایشان از هم دور است، کاری کنی که آشتی کنند و قلوبشان جمع شود و به هم نزدیک شوند.

وَ إِصْلَاحِ ذَاتِ الْبَیْنِ؛ و خدایا مرا موفق به اصلاح ذات البین کن. در حدیث می فرماید: ثواب اصلاح ذات البین از یک سال نماز و روزه بیشتر است. دین ما چنین است، نماز شب خیلی خوب است اما با نماز شب دین ما کامل نمی شود همه باید در کنار هم باشد، کسانی که دعوا کرده اند را آشتی دهید.

وَ إِفْشَاءِ الْعَارِفَةِ، وَ سَتْرِ الْعَائِبَةِ؛ یکی از وظایف ما در جامعه مسلمین این است که خوبی ها گفته شود و عیب ها پوشانده شود. مرحوم آیت الله بهاء الدینی قدس الله نفسه الزکیه صفتی که داشت این بود که همیشه خوبی ها را می دید و می گفت.

وَ لِینِ الْعَرِیکةِ، وَ خَفْضِ الْجَنَاحِ؛ کنایه است از نرم بودن و متواضع بودن؛

وَ حُسْنِ السِّیرَةِ؛ یعنی خدایا سیره من در جامعه زیبا باشد. وَ سُکونِ الرِّیحِ؛ وقتی باد می وزد سروصدای زیادی دارد بعضی افراد وقتی حرف می زنند سروصدای زیادی می کنند اما انسانهایی که باوقار هستند آرام صحبت می کنند در اصطلاح به آنها می گویند “سکون ریح” دارند، بادشان ساکن شده.

معنای معاشرت پاکیزه

وَ طِیبِ الْمُخَالَقَةِ؛ یعنی معاشرت کردن با حسن خلق، خدایا کمک کن من با مردم پاکیزه معاشرت کنم، خشن نباشم، مودب و نرم باشم.

وَ السَّبْقِ إِلَی الْفَضِیلَةِ، وَ إِیثَارِ التَّفَضُّلِ؛ خدایا کمک کن به سوی فضیلتها پیشی و سبقت بگیرم. خدایا کمک کن من تفضل را مقدم بدارم. مثلا معامله ای می کنید شما همیشه تفضل را مقدم بدارید، کثلا شخصی خانه اش را فروخته اما همسرش پشیمان می شود و می گوید من با آن خانه انس گرفته ام. ممکن است خریدار بگوید: من خانه را به شما می فروشم. می شود این را گفت اما این تفضل نیست و بهتر است اقاله کند و بگوید قبول. در روایت داریم: هرکس با برادر دینی اش اقاله کند خدا گناهان او را در روز قیامت اقاله می کند و می فرماید: بنده من تو گناهی نکرده ای.

“تعییر”؛ بازگو کردن عیوب دیگران بدون وجود مصلحت است

وَ تَرْک التَّعْییرِ؛ خدایا کمکم کن تعییر را ترک کنم. تعییر چیز خطرناکی است. در شروح نوشته اند: کسی را به عار و ننگ نسبت دادن. تعییر خیلی خطرناک است پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: هر کس مومنی را به گناه تعییر کند(حتی اگر واقعا مرتکب شده باشد) نمی میرد مگر آنکه آن گناه به سرش بیاید. البته اگر توبه کند دیگر مرتکب آن نمی شود.

ریشه “تعییر” از عار است. “تعییر” مثلا این است که بگوییم بچه اش معتاد است، دخترش طلاق گرفته و … به هر حال اگر اینها را بگوییم حتی به گناهش تعییرش کنیم به سرمان خواهد آمد. یک موقع هست برای تحقیق ازدواج می آیند، می خواهند دختر ما را بگیرند و باید عیب شخص را بگوییم، باید معایب شخص را بگویید و غیبت هم نمی شود و مقدس بازی در نیاورید چون دین ما دین عقل است، اینها تعییر نیست و مصلحت است.

یک موقع می خواهند شخصی را در جای حساسی مسئول قرار بدهند و تو می دانی او از عهده این کار برنخواهد آمد، بیان این تعییر نیست بلکه بیان حقیقت است.

“تعییر” این است که عیب کسی را بدون وجود مصلحت به عنوان سرگرمی ذکر کنیم، این خطرناک است حتی اگر گناهش را بگویید.

وَ الْإِفْضَالِ عَلَی غَیرِ الْمُسْتَحِقِّ؛ افضال به غیر مستحق عاقلانه نیست یعنی کسی که نیاز به پولی ندارد و ما مدام به او پول ببارانیم غیرعاقلانه است و باید به نیازمندش رساند.

وَ الْقَوْلِ بِالْحَقِّ وَ إِنْ عَزَّ؛ خدایا مرا موفق بدار که حق را بگویم ولو مشکل باشد. البته تا پای جان نه، اینکه کسی حق را بگوید و بخواهند او را بکشند منظور نیست اما اینکه حق را بگوید و با او بد باشند اشکالی ندارد و باید حق را گفت.

وَ اسْتِقْلَالِ الْخَیرِ وَ إِنْ کثُرَ مِنْ قَوْلِی وَ فِعْلِی؛ خدایا کمک کن خیری که در قول و فعلم هست را کم بشمارم.

وَ اسْتِکثَارِ الشَّرِّ وَ إِنْ قَلَّ مِنْ قَوْلِی وَ فِعْلِی، وَ أَکمِلْ ذَلِک لِی بِدَوَامِ الطَّاعَةِ؛ خدایا کمک کن بدی هایم را زیاد بشمارم اگر هچ کم باشد در قول و فعلم. یک تتمه ای دارد که این فضایل برای انسان بماند و مکملی دارد، اینها را برای من کامل کن با طاعتهای دائمی. اگر کار خوبی کردی باید دائما در راه خدا باشی و کارهای خوبت را ادامه دهی، اگر برای نماز شب بیدار نشدی برای نماز صبح یک صفحه قرآن بخوان و ادامه بده تا کامل شود.

وَ لُزُومِ الْجَمَاعَةِ، وَ رَفْضِ أَهْلِ الْبِدَعِ، وَ مُسْتَعْمِلِ الرَّأْی الْمُخْتَرَعِ؛ و با آنهایی باشی که بر حق هستند از پیروان اهل بیت علیهم السلام، و افرادی که اهل بدعت هستند را ترک کنی. کسانی که از خودشان رای انتخاب و به آن عمل می کنند، ترک کنی.

عدل “ام الفضائل” است

عدل “ام الفضائل” است برای همین هم امام سجاد علیه السلام در این دعا ابتدا عدل را فرموده اند. زمین و آسمان با عدل برپاست، سید اینجا مثالی زده اند: اگر مقدار این عناصر از روی عدل نباشد غالب بر مغلوب مستولی می شود تمام طبایع منتقل می شود به طبیعت جرم غالب اگر دوری خورشید کمتر از آن باشد که الان هست همه می سوزیم، و اگر فاصله خورشید بیشتر از آنچه که الان هست باشد یخبندان و جمود استیلا پیدا می کند و هکذا چیزهای دیگر.

نظریه حد وسط یا همان عدل

درباره انسان هم مثال زده اند، یک نظریه هست به نام “حد وسط” که از ارسطو به جا مانده و اسلام هم پای آن را امضا زده است. یک دانشمند فرانسوی گفته که کانت این نظریه را نپذیرفت. سید در اینجا می فرماید: شجاعت حد وسط میان جُبن و تهوّر است، باید انسان بین این دو باشد، یک وقت انسان متکبر است و یک وقت دیگر انسان خوار و ذلیل است و تواضع بین این دوست (تواضع و فروتنی حد وسط میان تكبر و تن به حقارت دادن است) و مثالهای دیگر. تمام این وسط ها عدل است. هر چه در عالم باطن و ظاهر و در اخلاق انسانی ما حساب کنیم، تماما عدل در آن مهم است حتی در عبادت.

زنی نزد پیغمبر صلی الله علیه و آله رفت و عرض کرد: همسرم همیشه در مسجد در حال عبادت است یا مدام روزه می گیرد و بی رمق است و … دین ما دین عقل است و مقدس بازی یک قران مشتری ندارد، پیامبر صلی الله علیه و آله نفرمود: به به قدر او را بدان و … بلکه این قدر با حقارت به او نگاه کرد و فرمود: ای دشمن کوچک خود این چه کاری است که انجام می دهی، برو به زن و بچه ات برس. عدل در عبادت، اخلاق و کل کیان عالم وجود دارد.

استاد فاطمی نیا
پی نوشت:

 

1- صحیفه سجادیه، دعاى‏20 (ترجمه: بار خدایا بر محمد و آلش درود فرست، و مرا به زیور شایستگان بیارای، و زینت اهل تقوا را در این امور بر من بپوشان: در گستردن سفره عدل، و فرو خوردن خشم، و خاموش کردن آتش فتنه، و جمع کردن پراکندگان، و اصلاح بین مردم، و آشکارنمودن کارهای خوب، و پوشاندن عیوب، و نرمخویی، و فروتنی، و خوشرفتاری، و وقار، و حسن معاشرت، و سبقتجویی به فضیلت، و اختیار کردن تفضّل بر دیگران، و چشمپوشی از سرزنش دیگران، و بخشش رایگان به غیر مستحق، و گفتن سخن حق هر چند سنگین و گران باشد، و ناچیز دانستن نیکی را در گفتار و رفتارم هر چند زیاد باشد، و بسیار شمردن شرّ را در گفتار و رفتارم هرچند اندک باشد. و همه این خصلت‌ها را به وسیله تداوم اطاعت، و همراهی با جماعت مسلمین، و فرو گذاشتن اهل بدعت و عمل کننده به رأی ساختگی در دین، کامل ساز.)


ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید