چیز‌هایی درباره قذافی که نمی‌دانستید

به نقل از منابع تاریخی

در اجلاس سران کشور‌های عربی که در سال ۲۰۰۸ میلادی در دمشق برگزار شد قذافی در سخنرانی خود اظهار داشت: آمریکا به عراق حمله کرد رئیس جمهور آن کشور را اعدام کرد و ما صرفا تماشا کردیم. نوبت به همه شما خواهد رسید.

به گزارش نبأخبر،عبدالرحمن شلقم سیاستمدار لیبیایی و وزیر امور خارجه اسبق آن کشور در فاصله سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۹ میلادی در کتاب تازه اش که به زودی چاپ خواهد شد به نکاتی درمورد معمر قذافی رهبر سابق لیبی اشاره کرده که پیش‌تر در جایی به آن اشاره نشده بود.

شلقم در کنار معمر قذافی سمت‌های مهمی در دولت لیبی داشت از مسئولیت امور رسانه‌ای در شورای رهبری انقلاب گرفته تا مدت طولانی که به عنوان سفیر در رم فعالیت کرد و سپس منصب وزیر خارجه را بر عهده گرفت و در نهایت نماینده لیبی در سازمان ملل در دوره منتهی به سقوط رژیم قذافی شده بود. شلقم کماکان به قذافی نزدیک ماند و از او تا زمانی که موج اعتراضات علیه رژیم شروع شد دفاع کرد. با این وجود، او به طور علنی مخالفت خود با سرکوب اعتراضات از طریق استفاده از قوه قهریه را اعلام کرده بود.

به گزارش فرارو به نقل از الشرق الاوسط؛ او در بخشی از کتاب خاطراتش تحت عنوان: خاطرات؛ سال‌های زندگی من، به مراحل مختلف رابطه نزدیک خود با قذافی اشاره کرده است.

او تحسین خود از شخصیت قذافی را پنهان نمی‌کند و به دو رویداد می‌پردازد که به گفته وی بیش‌ترین تاثیر را بر قذافی داشتند. اولین رخداد حملات هوایی به رهبری ایالات متحده به طرابلس و بنغازی در پاسخ به انفجار هواپیمای آمریکایی در سال ۱۹۸۸ بر فراز شهر لاکربی اسکاتلند و دومین رخداد حمله آمریکا به عراق بود که نگرانی قذافی را در مورد گسترش پیامد‌های تهاجم به دیگر رژیم‌های عربی با هدف تغییر رژیم از طریق استفاده از قوه قهریه افزایش داد. شلقم هم چنین نظر قذافی را در مورد صدام حسین رئیس جمهور پیشین عراق به نقل از او بیان می‌کند.

او در کتاب خود نوشته که قذافی گفته بود صدام بیش از آن که به شهرت عراق علاقمند باشد به شکوه شخصی خود علاقه داشت. قرار است این کتاب خاطرات توسط انتشارات دارالفرجانی چاپ شود.

او در کتابش می‌نویسد: درمورد قذافی هر چه می‌خواهید بگویید. شما آزاد هستید که شخصیت او را از طریق گفتار، تفسیر سیاسی یا گفتمان ایدئولوژیک نقد کنید. با این وجود، نمی‌توان انکار کرد که او یک خواننده درجه یک کتاب و جوینده دقیق مطالبی بود که می‌خواند و کتاب‌هایی که مطالعه می‌کرد را با دقت انتخاب کرده بود.

شلقم می‌افزاید: او به شهریار نیکولو ماکیاولی علاقه داشت و آن را کتاب همراه همیشگی اش در طول زندگی می‌دانست. او هم چنین به نبرد من آدولف هیتلر و کتاب سرخ نوشته مائوتسه تونگ در کنار مقدمه ابن خلدون علاقه داشت. او هم چنین آثاری در حوزه تاریخ باستان و معاصر را مطالعه می‌کرد.

قذافی در اثر خود با نام کتاب سبز به طور مستقیم از متون ذکر شده یا هیچ متن دیگری نقل قول نکرده است. در عوض، او ایده خلق کتابی برای درج افکارش را در سر داشت و برای آن عنوان نظریه جهانی سوم انتخاب کرده بود که سوسیالیسم اسلامی و ناسیونالیسم عربی و تا حدی از دموکراسی مستقیم الهام گرفته بود.

شلقم در کتاب اش می‌نویسد در سال ۱۹۸۲ میلادی به او اطلاع داده شد که قذافی قصد دارد کتابخانه وسیعی را ایجاد کند و در انتخاب عناوین نیازمند کسب همفکری با شلقم است. شلقم با پیشنهاد همفکری موافقت کرد و خواستار کسب فهرست عناوین و موضوعاتی شد که قذافی مایل به مطالعه آن بود. شلقم می‌نویسد بر این باور بود که قذافی احتمالا وقت کافی برای خواندن کتب و آثار کامل و مفصل را ندارد بنابراین، عاقلانه است که کتبی را انتخاب کند که به موضوعات معاصر به ویژه در حوزه‌های اجتماعی، سیاسی، مذهبی، فلسفی و اقتصادی پرداخته اند. او جمع آوری فهرست نشریات و کتب عربی معاصر را آغاز کرد و عناوین متعددی را در موضوعات مختلف انتخاب کرد.

او سپس ارتباط خود را با ناشران مربوطه برای دریافت کتاب‌های درخواستی آغاز کرد. شلقم می‌نویسد: این کتابخانه برای قذافی به مکانی مطلوب تبدیل شد و او مدت زمان زیادی را در آنجا گذراند. او در داخل دیوار‌های آنجا مهمانان را پذیرفت جلساتی را برگزار کرد و لحظاتی را برای خواندن کتاب‌های مختلف غنیمت شمرد.

شلقم می‌نویسد قذافی شخصا با او درباره برخی از کتب و نویسندگان عرب صحبت می‌کرد به ویژه درباره عبدالله العروی متفکر مراکشی، عبدالمجید شرفی متفکر و نویسنده تونسی و علی الوردی مورخ و جامعه شناس عراقی.

شلقم در کتاب اش اشاره می‌کند که قذافی لحظاتی از بیقراری فرهنگی را تجربه کرده بود. او می‌نویسد: قذافی تمایل زیادی به مطالعه و کاوش در نشریات فکری مدرن عرب و خارجی داشت. با این وجود، دشواری‌های سیاست بحران‌های داخلی و خارجی اغلب توانایی او را برای تخصیص وقت به مطالعه مختل می‌کرد.

شلقم می‌نویسد قذافیِ روشنفکر متفاوت از قذافیِ انقلابی و سیاستمدار بود. شلقم می‌نویسد: او حس قوی دموکراسی و گشاده رویی را در گفتگو‌ها و مناظره‌های فکری خود نشان داد. او مشتاق بود هر اطلاعاتی را که پیش‌تر با آن مواجه نشده بود جذب کند و اغلب آن را در حافظه اش ثبت می‌کرد.

شلقم می‌نویسد: مواردی وجود داشت که برای بحث درباره مسائل سیاسی احضار می‌شد و زمانی که نزد او (قذافی) می‌رفت در ابتدا آشفته و احساساتی به نظر می‌رسید، اما به محض آن که گفتگو به قلمروی اندیشه یا ادبیات می‌رسید (به طور خاص در مورد شعر و فلسفه) قذافی فردی آرام در گفتگو بود که اغلب به یک پرسشگر تبدیل می‌شد.

قذافی، صدام و تهاجم عراق

پس از حمله آمریکا به عراق و سقوط صدام و رژیم بعث، قذافی با طیف وسیعی از احساسات و نگرانی‌ها دست و پنجه نرم کرد. او از پایان صدام و رژیم اش نگران نبود، اما پرسشی که برایش مطرح شده بود این بود که آیا آن چه رخ داد یک حمله استثنایی ایالات متحده خواهد بود یا راه را برای سیاست تغییر رژیم با توسل به قوه قهریه هموار می‌کند؟

در اجلاس سران کشور‌های عربی که در سال ۲۰۰۸ میلادی در دمشق برگزار شد قذافی در سخنرانی خود اظهار داشت: آمریکا به عراق حمله کرد رئیس جمهور آن کشور را اعدام کرد و ما صرفا تماشا کردیم. نوبت به همه شما خواهد رسید.

در بحبوحه حوادث ناگوار عراق شلقم با قذافی دیدار داشت. شلقم می‌نویسد: او (قذافی) دست اش را روی گونه اش گذاشته بود و درباره مواضع کشور‌های عربی و کشور‌های خارجی با توجه به اوضاع در حال وقوع در عراق به پرسش‌های متعدد فکر می‌کرد.

رهبر لیبی گفت: صدام برای عراق کار نکرد بلکه از منابع کشورش برای شکوه شخصی خود استفاده کرد. او درگیر نبرد‌های بیهوده با کرد‌ها و ایران شد و حمله او به کویت به قیمت جان صد‌ها عراقی تمام شد و منابع عظیم عراق را هدر داد. درگیری‌های سیاسی او هیچ سودی به همراه نداشت. صدام بهای اقدامات بی پروای خود را پرداخت.

شلقم می‌گوید حمله امریکا به عراق عمیقا قذافی را تکان داد و او را بر آن داشت تا سیاست‌ها و جهت گیری‌های خود را مورد بازنگری قرار دهد. شلقم می‌نویسد قذافی به او گفته بود: من نمی‌دانم چه چیزی باعث شد که ما وارد یک خصومت و درگیری شدید و طولانی مدت با آمریکا شویم.


ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید