به نقل از صدا نیوز ، دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا این بار نیز تعلیق تحریمهای هستهای را تمدید کرد اما گفت این آخرین بار است که تمدید میکند مگر اینکه مذاکرات درباره برنامه موشکی ایران آغاز شود و محدودیتهای هستهای ایران که قرار بود ۱۰ سال باشد، دائمی شود. همچنین یک مقام کاخ سفید […]
به نقل از صدا نیوز ، دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا این بار نیز تعلیق تحریمهای هستهای را تمدید کرد اما گفت این آخرین بار است که تمدید میکند مگر اینکه مذاکرات درباره برنامه موشکی ایران آغاز شود و محدودیتهای هستهای ایران که قرار بود ۱۰ سال باشد، دائمی شود. همچنین یک مقام کاخ سفید به خبرنگاران گفت ترامپ میخواهد اقدامات سختگیرانه تازهای در برجام گنجانده شود و در صورت تخطی ایران از تعهداتش، بتواند بلافاصله تحریمها را برگرداند. ترامپ در زمان ریاست جمهوری خود دو بار پایبندی ایران را به برجام تایید کرده است، اما حدود سه ماه پیش این کار را نکرد. در ۲۱ مهرماه امسال نیز رئیس جمهوری آمریکا، با تایید نکردن پایبندی ایران به برجام، سرنوشت این توافق بین المللی را به کنگره سپرد تا در خصوص بازگشت تحریم های هسته ای یا تغییر قوانین مربوط به این توافق تصمیم گیری کند. تمایل رئیس جمهور آمریکا برای اصلاح برجام در حالی است که بارها مقامات ایران اظهار کرده اند که توافق برجام قابل مذاکره مجدد نیست و این کشور به هیچ وجه در مورد خطوط قرمز خود به خصوص در حوزه دفاعی وارد هیچ مذاکره ای نخواهد شد.
اما به واقع هدف از قابل تعدیل و اصلاح دانستن برجام از سوی آمریکا چیست؟ با توجه به شرایط کنونی می توان دو فرض را در این مورد مطرح کرد: فرضیه اول این است که اصلاحات ادعایی ترامپ نسبت به برجام با فرض عدم پذیرش ایران به عنوان راه میانبری است که خروج آمریکا از برجام را میسر می کند و تحریم ها به حالت قبل باز می گردد، فرض دوم بر این مبنا است که با عدم خروج آمریکا از برجام، تحریم ها و فشارهای جدید زمینه را برای مذاکره مجدد فراهم می کند.
هدف ترامپ از اصلاح برجام
طبق فرض اول ترامپ با مطرح کردن دو مسئله مربوط به دائمی شدن مفاد برجام و دیگری مربوط به دسترسی های مستقیم به مراکز نظامی ایران؛ نشان می دهد ترامپ در قبال برجام ایده ال ترین گزینه ها را انتخاب کرده است تا با دستاویز قرار دادن آن و عملی نشدن آنها از سوی ایران راه خروجش از تعهدات این سند بین الملی را هموارتر کند و با اعمال تحریم های یکجانبه دوباره ایران را وادار به پذیرش محدودیت های تازه تر بکند. در واقع دونالد ترامپ و مشاورینش با مطرح کردن این فرض مبنی بر اینکه باید محدودیت ها برای همیشه اعمال شوند و بند مربوط به غروب خورشید که اشاره به موقتی بودن محدودیت ها دارد، اصلاح شود، بهانه مناسب برای خروج از تعهدات برجام برای آمریکا مهیا می کنند تا ترامپ به وعده انتخاباتی خود مبنی بر خروج از برجام عمل کند. اما بر اساس فرض دوم آمریکا در عین حال که از برجام خارج نمیشود سعی میکند با تحریم های موازی و اعمال فشارهای مختلف ایران را تحت فشار قرار دهد تا به میز مذاکره بازگردد و در مورد موضوعات مورد علاقه آن به چانه زنی بپردازد و از سوی دیگر تلاش دارد طرفهای دیگر مذاکره به خصوص اروپایی ها را برای پیشبرد این هدف ترغیب کند به طوری که در سخنرانی اخیرش از کشورهای اروپایی خواست تا در فرصتی سه ماهه به اصلاح توافق بپردازند.
این اتفاقات حاکی از آن است که ایالات متحده آمریکا به دنبال معادله سازی است یعنی اروپا باید برجام را حفظ کند منوط بر اینکه نظر دولت آمریکا در بحث برنامه موشکی و دسترسی به مراکز نظامی فراهم شود اما این گزینه برای ایران قابل تصور نیست زیرا نه تنها اصلاحات مورد نظر آمریکا را نخواهد پذیرفت بلکه نشستن دوباره بر پای میز مذاکره را خارج از دستور کار خود قرار می دهد، پس آنچه که بیشتر می توان روی آن حساب باز کرد خروج آمریکا از برجام به همراه بازگشت تحریم ها است. اما اینکه اروپا چه تصمیمی را در مقابل ایران اتخاذ می کند بستگی به میزان استقلال رای آنها در مقابل سیاست های آمریکا دارد.
اروپا در مسیر انتخاب
ترامپ از جمله کسانی است که نسبت به اتحاد کشورهای اروپایی نگاه چندان مثبتی ندارد بنابراین با توجه به این موضوع اروپا باید این بار خود را در مقابل ایالات متحده آمریکا به عنوان یک تصمیم گیرنده مستقل نشان دهد. در این میان سید عباس عراقچی معاون وزیر امور خارجه و رئیس ستاد پیگیری اجرای برجام در قبال سیاست اروپایی ها درباره برجام مطرح کرده است: دلیل حمایت اروپا از برجام منافع اقتصادی نیست، چرا که اتحادیه اروپا هماهنگکننده برجام و مذاکرات است و نهایتا برجام یک دستاورد سیاست خارجی برای کشورهای اروپاییست. در نتیجه حفظ برجام به معنای حفظ اعتبار کل غرب و اروپاست.
معاون وزیر امورخارجه با اشاره به اینکه اهمیت برجام برای اتحادیه اروپا اهمیتی امنیتی دارد، تاکید کرد: اروپایی ها معتقدند بدون برجام منطقه خاورمیانه منطقه امنی نخواهد بود. زیرا اروپا امنیت خود را با امنیت خاورمیانه در ارتباط میداند و آنها به دلیل نگرانی از موج جدید مهاجرت، در بیانیههای خود دائما بر بعد امنیتی برجام تاکید می کنند.
وی همچنین مطرح کرد: از اوایل انقلاب اسلامی تا کنون موارد متعدد اختلاف با غربیها را شاهد بودیم و در اواخر نیز ۴ دسته از اختلافات در حوزههای حقوق بشر، منطقه، برنامه تسلیحاتی و نیز برنامه هستهای ایران میان ایران و اروپا وجود داشته که این موضوع را در قالب برجام حل کردیم، اما این بدان معنا نیست که مابقی نگرانیهای ما حل شده باشد زیرا در حوزه توانمندی دفاعی خود و مسائل منطقه به شدت با اروپا اختلاف داریم؛ پس حفظ برجام می تواند یک نکته مثبت برای سیاست خارجی اروپا باشد اما اینکه در معادل سازی به کدام سو خواهد رفت باید منتظر تصمیم نهایی آنها بود.
در این میان می توان چنین استدلال کرد که تمام تلاش آمریکا این است که توپ را به زمین ایران بیندازد تا تصمیم گیرنده نهایی تهران باشد. مهمترین گزینه معادل سازی ایران در صورت خروج آمریکا از برجام بازگشت به غنی سازی بالای ۲۰ درصد است که تحت چنین شرایطی دیگر مسیر و موانع مشخصی پیش روی ایران وجود نخواهد داشت به دلیل اینکه یک بار مسیر مذاکره و دیپلماسی امتحان شده است. در قبال تحریمها نیز باید به این موضوع اشاره کرد حضور کنونی ایران در عرصه اقتصاد جهانی به دلیل وابستگی به نفت تا حدودی آسیب پذیر است و همین موضوع به پاشنه آشیل ایران تبدیل شده است اما در شرایط کنونی اجماع قبل از توافق علیه ایران وجود ندارد به دلیل اینکه ایران حس نیت خود را نشان داده است و از طرفی دیگر کشورهایی مثل چین و روسیه به دنبال شکل گیری مکان هایی هستند که در آنها نقش فعالی را ایفا کنند تا از یکجانبه گرایی آمریکا در قبال مسائل جهانی جلوگیری کنند که نمونه آن را می توان در بحران کره شمالی دید.
بنابراین خروج آمریکا از برجام موجب می شود ایران به راه خود ادامه دهد. در این میان بدترین گزینه دل سپردن به لفاظی های اروپایی ها و نرمش نشان دادن برای مذاکره مجدد است چراکه استراتژی مشخص برای کشورهایی مانند آمریکا پیشروی هر چه بیشتر با دادن زمین بیشتر است و برجام گزینه مشخص و مبرهنی از غیر قابل اعتماد بودن آمریکا و غرب است.