به نقل از صدانیوز ، حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی با بیان اینکه اگر به خواسته ی خدای سبحان عمل کنیم، آزاد هستیم، بیان داشتند: اگر به دلخواه خود عمل می کنیم معلوم می شود در قفس آز و طمع زندانی هستیم؛ اگر به خواسته ی خدای سبحان عمل می کنیم، آزاد هستیم. انسان […]
به نقل از صدانیوز ، حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی با بیان اینکه اگر به خواسته ی خدای سبحان عمل کنیم، آزاد هستیم، بیان داشتند: اگر به دلخواه خود عمل می کنیم معلوم می شود در قفس آز و طمع زندانی هستیم؛ اگر به خواسته ی خدای سبحان عمل می کنیم، آزاد هستیم. انسان آزاد به غیر خدا نمی اندیشد.
با توجه به این نکته ارزشمند حضرت علامه جوادی آملی در شناخت قدر و منزلت انسانی از خود، باز شاهد نابسامانی های فردی و اجتماعی از جمله خروج از مرز بندگی الله و اسارت و بردگی او بدست شیاطین است. یکی ازاین موارد آلودگی لقمه حلال به حرام توسط رشوه خواری است. حضرت علامه جوادی آملی با نقل روایتی نورانی از نبیّ مکرم اسلام(ص) بیان داشتند:
به حضرت رسول(ص) گزارش دادند که یکى از کارمندان شما پولى گرفته حضرت او را احضار کرده و فرمودند: به من گزارش دادند پولى گرفتى!عرض کرد: بله پولی گرفتم هدیه بود و هدیه هم که حلال است حضرت فرمود: قبل از اینکه این سمت را داشته باشى از این هدایا چیزى به تو میدادند؟ عرض کرد: نه فرمود: بعد از اینکه بازنشست بشوى بروى در خانه بشینى از این هدایا خبرى هست ؟ عرض کرد: نه. فرمود: الآن رشوه است به صورت هدیه. با نام هرگز حرام، حلال نمیشود این تحلیل وجود مبارک رسول خدا(ص) بود.
معظم له با تبیین تشخیص راه صحیح بندگی یا بردگی ابراز داشتند: اگر انسان به کمتر از بار یابی لقاءالله تن دهد مغبون است. اینکه میبینید در هیچ جای قرآن به فرشته و غیر فرشته چنین خطابی نشده که تو به لقاءالله میرسی، معلوم میشود این خصیصه در انسان است و بازگشت ﴿نَفَخْتُ فِیهِ مِن رُوحِی﴾ این است که انسان میتواند به لقای الهی بار یابد و این برای همه انسانها ست.اما اینکه لقای الهی درجات و مراتبی دارد مسئله دیگر است ولی انسان این توان را دارد که به لقای الهی بار یابد و اگر خود را به کمتر از این فروخت مغبون شده است.لذا در دو روایت دارد که بدن شما و روح شما به اندازه بهشت میارزد و اگر کمتر از بهشت فروختید ضرر کرده اید:«إنّ أبدانکم لیس لها ثمنٌ إلاّ الجنّه فلا تبیعوها بغیرها»،«لیس لأنفسکم ثمن الاّ الجنّه فلا تبیعوها الاّ بها»
ایشان با توصیه به اینکه باید بندگی ما در متن زندگی مان باشد تا موحّد شویم فرمودند:
موحّدان مواظب حرفهایشان هستند. بندگی ما باید در متن زندگی مان باشد نه بندگی ما جدای از زندگی مان. آنهایی که میگویند: ﴿إِنَّ صَلاَتِی وَنُسُکِی وَمَحْیای وَمَمَاتِی لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ﴾ بندگی آنها در متن زندگی آنهاست و هرگز زندگیشان جدای از بندگی نیست .یعنی حیات جدای از دین نیست چه اینکه سیاست جدای از دین نیست فرهنگ جدای از دین نیست و مانند آن.
صاحب تفسیر تسنیم با استناد به قرآن کریم به چرایی پست تر بودن برخی انسان ها از حیوانات پرداخته و بیان داشتند:
بعضیها به تعبیر قرآن از حیوانات پَستترند چرا که خیلی از حیواناتاند که قابل تربیت هستند؛ کدام سگ شکاری تربیت شده است که در شکار خیانت کند؟ برای اینکه این سگ شکاری را وقتی شما تربیت کردید و قدری آموختید، وقتی به همراهتان بردید شکار، این حیوان در سنگلاخهای کوهستانی با اینکه خودش گرسنه است این کَبک دری را که صاحبش شکار کرده به دندان میکِشد و میآورد بدون اینکه از آن استفاده کند و صاحبش نیز وقتی از آن کبک استفاده کرد، آخرهای استخوانش را به او میدهد این واقعاً تربیت شده است. حال اگر انسانی آیات الهی در او اثر نکند و نه از رومیزی بگذرد نه از زیرمیزی، قرآن حق دارد بگوید ﴿کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ﴾