ریچارد هاس، رئیس اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا با انتشار یادداشتی تحت عنوان «عصر تازه هسته ای» که ابتدا در نشریه پروجکت سیندیکیت منتشر شد و در شورای روابط خارجی اروپا باز نشر گردید با اشاره به افزایش تعداد بازیگرانی که به سلاح هسته ای مجهز هستند و همچنین تغییر فعل و انفعال جهانی در باب خطر وقوع نبرد هسته ای هشدار داده و نوشته که امروز برخلاف گذشت، سلاح هسته ای جنبه بازدارندگی اش را از دست داده و به اهرمی تهاجمی تبدیل شده است.
به گزارش نباءخبر،تهدید های ضمنی پوتین مبنی بر توسل احتمالی به سلاح هسته ای در جنگ اوکراین، گمانه زنی ها در باب وقوع نبرد هسته ای در ابعادی وسیع را افزایش داده و موجب شده تا این گونه سلاح ها که از زمان آغاز جنگ سرد تا به امروز بیش از همه جنبه بازدارندگی داشتند تا تهاجمی، به اهرم های هولناکی که قادرند نظم و ساختار ژئوپلتیکی جهانی را متحول کنند، تبدیل شوند.
در همین راستا ریچارد هاس، رئیس اندیشکده شورای روابط خارجی آمریکا با انتشار یادداشتی تحت عنوان «عصر تازه هسته ای» که ابتدا در نشریه پروجکت سیندیکیت منتشر شد و در شورای روابط خارجی اروپا باز نشر گردید با اشاره به افزایش تعداد بازیگرانی که به سلاح هسته ای مجهز هستند و همچنین تغییر فعل و انفعال جهانی در باب خطر وقوع نبرد هسته ای هشدار داده و نوشته که امروز برخلاف گذشت، سلاح هسته ای جنبه بازدارندگی اش را از دست داده و به اهرمی تهاجمی تبدیل شده است.
شکست تابوی هسته ای
سلاح های هسته ای از آگوست 1945، یعنی زمانی که ایالات متحده برای پایان دادن سریع به جنگ جهانی دوم، ژاپن را هدف حمله هسته ای اش قرار دارد، به یکی از مولفه های اصلی در روابط بین الملل تبدیل شد. از آن بازه زمانی تا به امروز هیچ کدام از بازیگران به این سلاح متوسل نشده اند و در طول جنگ سرد نیز به واسطه رویکرد منفعلانه ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی که رویاروی هم قرار گرفته بودند، جنگ سرد، سرد نگاه داشته شد.
علاوه بر این رایزنی ها در باب کنترل تسلیحات برای محدود کردن زرادخانه هسته ای هر دو کشور و توقف یا کاهش سرعت گسترش سلاح های هسته ای موفق بود. امروز هفت کشور دیگر نیز( بریتانیا، فرانسه، چین، اسرائیل، هند، پاکستان و کره شمالی) دارای سلاح هسته ای هستند.
حال سوال این است که آیا ما در آستانه عصر جدیدی از گسترش زرادخانه هسته ای قرار داریم؟ طبیعتا نقش برجسته اینگونه تسلیحات در عرصه ژئوپلتیک و تلاش های کشورهای دیگر برای نیل بدان ها، این خطر را افزایش داده که تابوی هسته ای داشتن و استفاده از سلاح هسته ای در حال محو شدن است و یا این که به دلیل گذشت زمان و ظهور نسل تازه ای از سلاح های هسته ای به اصطلاح تاکتیکی که نتایج فاجعه بار کم تری هم به دنبال دارد، دسترسی بدان ها را برای بسیاری از بازیگران ممکن کرده است.
عصر هراس
جنگ روسیه با اوکراین ورود به عصر تازه را از چند منظر محتمل تر کرده است. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991، اوکراین تسلیحات هسته ای باقی مانده در خاک خود را در ازای تضمین های امنیتی تسلیم کرد. از آن زمان، روسیه دو بار به این کشور حمله کرده است، رخدادی که ممکن است دیگران را متقاعد کند که دست کشیدن از سلاح هسته ای امنیت یک کشور را کاهش می دهد.
در پی دومین حمله روسیه در اوایل سال جاری، ایالات متحده دخالت نظامی مستقیم در اوکراین را به دلیل نگرانی از این که اعزام نیرو و یا ایجاد منطقه پرواز ممنوعه می تواند منجر به جنگ جهانی سوم هسته ای شود، رد کرد. چین و دیگر بازیگران می توانند این تحولات را به عنوان دلیلی مبنی بر لزوم داشتن زرادخانه هسته ای قابل توجه قلمداد کنند؛ رخدادی که ایالات متحده را از حمله احتمالی منصرف کرده یا حداقل واشنگتن را وادار می کند تا با خویشتن داری بیشتر عمل کند.
اخیرا در پس زمینه شکست های مهم میدان نبرد، ولادیمیر پوتین تهدید کرده که از سلاح هسته ای در داخل یا نزدیک اوکراین استفاده خواهد کرد تا بدین طریق اوکراینی ها را مرعوب کرده و دولت های اروپایی و ایالات متحده را وادار کند تا در حمایتشلن از این کشور تجدید نظر کنند.
اهرمی برای بقا
تحولات در جغرافیاهای دیگر هم به بازنگری در مورد ارزش سلاح های هسته ای کمک کرده است. رهبران در عراق و لیبی با کنار گذاشتن برنامه تسلیحاتی شان، از میان برداشته شدند؛ رخدادی که ممکن است موجب شود تا دیگران حفظ یا توسعه قابلیت های هسته ای را به عنوان مزیت دیده و داشتن و گسترشش را مزیت بدانند.
کره شمالی به نوبه خود با ادامه گسترش زرادخانه هسته ای اش، ایمن باقی مانده. جهان نیز یاد گرفته که با زرادخانه هسته ای اسرائیل، هند و پاکستان زندگی کند. خطر این ات که سلاح هسته ای بیشتر در دستان بازیگرانی باشد که استفاده مخرب از این تسلیحات را غیر قابل تصور نمی دانند. در کل داشتن سلاح هسته ای پتانسیل ایجاد نوعی سپر را دارد که می تواند تهاجم غیر هسته ای را رایج تر کند. حتی این باور که کشوری در حال حرکت به سوی تولید سلاح هسته ای است، می تواند نگرانی همسایگانش را تحریک کرده و احتمالا زمینه را برای درگیری در پهنای وسیع تر را هموار کند.
با لحاظ کردن این تهدیدها، رویکرد اصلی این است که اطمینان حاصل شود که شمشیرهای اتمی پوتین پاداشی دریافت نمی کند تا مبادا سابقه ای خطرناک ایجاد شود. این امر مستلزم حفظ حمایت نظامی و اقتصادی غرب از اوکراین و همچنین یادآوری منظم این حقیقت به روسیه توسط ایالات متحده و متحدانش است که عواقب هرگونه استفاده از سلاح هسته ای، خواه از جانب نیروهای نظامی روس در اوکراین یا هر بازیگر دخیل در این میدان، بسیار هولناک خواهد بود.
زمان رو به اتمام است!
مطمئنا از اوایل سال 2026 زمانی که معاهده استارت جدید که زرادخانه دو قدرت بزرگ هسته ای را محدود می کند، منقضی می شود، ایالات متحده در ان بازه زمانی باید آمادگی اش را برای بحث در باب مرحله بعدی کنترل تسلیحات هسته ای به روسیه اعلام کند. تعداد و انواع سیستم های تسلیحاتی که باید محدود شوند در دستور کار قرار خواهند گرفت.
خاورمیانه هستهای نیز امر خطیری است که باید برای آن تدبیری اندیشید. تحقق چنین سناریویی برای خاورمیانه که برای سه دهه بیثباتترین منطقه جهان بوده، آن را در مسیری هولناک قرار می دهد.
در آسیا نیز شاهد مجموعه ای از نگرانی های رو به افزایش هستیم. تلاش ها برای جدا کردن کره شمالی از سلاح های هسته ای اش به جایی نمی رسد. خلع سلاح اتمی کامل باید همچنان یک هدف باقی بماند اما ایالات متحده، کره جنوبی و ژاپن باید نوعی پیشنهاد کنترل تسلیحاتی را در نظر بگیرند که زرادخانه هسته ای و سیستم های موشکی کره شمالی را در ازای کاهش تحریم ها محدود کند و همزمان چین را نیز مهار نماید.
انفعال در این زمینه منجر به تجدید نظر در کنار گذاشتن سلاح هسته ای می شود. برای مدتی طولانی، بسیاری از محققان و سیاستگذاران با این توهم زندگی می کردند که مشکل هسته ای یادگاری از جنگ سرد است. اما امروز جهان در حال نزدیک شدن به دورانی است که می توان آن را با تسلیحات هسته ای تعریف و تبیین کرد. تغییر مسیر ضروری است و زمان رو به اتمام است.