به نقل ازصدانیوز، استاد برجسته اخلاق با اشاره به ثواب و عقاب اعمال بیان کرد: بنای جهان اینگونه است که اگر کسی کار خیری را انجام دهد، خداوند به او پاداش میدهد، اما اگر این فرد مومن نباشد، پاداش او نیز صرفاً مادی خواهد بود و در این دنیا با او تسویه حساب میشود، اما […]
به نقل ازصدانیوز، استاد برجسته اخلاق با اشاره به ثواب و عقاب اعمال بیان کرد: بنای جهان اینگونه است که اگر کسی کار خیری را انجام دهد، خداوند به او پاداش میدهد، اما اگر این فرد مومن نباشد، پاداش او نیز صرفاً مادی خواهد بود و در این دنیا با او تسویه حساب میشود، اما برای مومن اینگونه نیست و در دنیا و آخرت پاداش کار خیر خود را خواهد دید.
حجتالاسلام والمسلمین حسین انصاریان، از اساتید برجسته اخلاق، امروز ۱۲ خردادماه، پس از نماز ظهر و عصر در مسجد حضرت امیر(ع) به ایراد سخن پیرامون اهمیت نیکی کردن پرداخت.
وی با اشاره به داستانی از مسجدی که آیتالله بروجردی در زمان حیات خود در کشور آلمان و در شهر هامبورگ ساخت، بیان کرد: آیتالله بروجردی زمینی را در شهر هامبورگ آلمان، کنار دریاچه آلستر که زیباترین جای همابورگ است، داشت که آن را تبدیل به یک مسجد کرد. بنده نیز در این مسجد و در روز آخر اعتکاف منبر رفتم که در این روز به قدری جمیعت آمده بود که راه برای حرکت کردن نبود. از هفتاد و دو ملت هم بودند و همه آنها نیز مقیم هامبورگ نبودند و از شهرهای اطراف آلمان آمده بودند. یکی از خوبیهای این مجلس این بود که روضه مفصلی خواندم و آنها نیز مفصل گریه کردند و به نظرم نمیرسید که در قلب اروپا روضه بخوانم و کسی گریه کند.
وی در ادامه افزود: من در کنار یک نفر در نماز جماعت ایستاده بودم که نمیدانم اهل کجا بود، اما از تکبیرهالاحرام تا سلام نماز، گریهاش بند نیامد. یعنی آنجا نیز خدا کسانی را دارد که در قیامت در مقابل چند میلیون تبهکار علم کند و بگوید اگر نمیشد اهل دینداری و خداباوری باشید، باید برای اینها نیز نمیشد. مگر بافت این فرد با شما متفاوت بود؟ چطور برای این فرد شد اما برای شما نشد؟
انصاریان با اشاره به نحوه ساخت این مسجد تصریح کرد: زمین این مسجد خریداری شد. آیتالله بروجردی نیز در طول حیات خود تنها دو کشور را دید، یکی حجاز که برای حج مشرف شده بود و یکی هم به مدت ۹ سال در نجف اقامت داشتند که برای تحصیل بود. پول زمین که داده شد، نظر ایشان این بود که بهترین نقشه را برای این مسجد بگیرید که برای اهل بیت(ع) آبرو باشد. در آن زمان یک روحانی بود که من در ایام طلبگی او را دیده بودم که از ابتدا نیز بسیار شیکپوش بود و عمامه و لباده زیبایی داشت و لباسهایش را نیز بهترین خیاط قم میدوخت که گران هم بود. این روحانی به زبان آلمانی هم بسیار مسلط بود و استاد گفتاری این زبان بود. آیتالله بروجردی به ایشان مأموریت داد که به هامبورگ برود و این زمین را طبق نقشهای که ارائه شده است بسازد و این مسجد بالاخره ساخته شد. البته قبل از اینکه مسجد را بسازند، یک اتاق تمیز ساختند و بالایش نیز تابلو زدند و در آن مسجد هامبورگ را نوشتند. همچنین یک عکس نیز از آیتالله بروجردی نصب کردند. این عکس الآن نیز هست و چند سال قبل که برای اعتکاف رفته بودم نیز هنوز آنجا بود.
این استاد برجسته اخلاق بیان کرد: بنده اطلاع دارم که چندین مرد و زن آلمانی با دیدن این عکس شیعه شدند و میگفتند، کشیشان به ما مسیح را معرفی میکردند و عکس مسیح نیز در بغل مریم هست، اما مسیح این فرد یعنی آیتالله بروجردی است. لذا با کسی رفاقت کنید که دیدن او، شما را به یاد خدا بیندازد.
انصاریان در ادامه تصریح کرد: در دوران جوانی یک کسی به من گفت که اشعاری در وصف امام عصر(ع) دارم که به شما میدهم و من نیز از او این اشعار را گرفتم و همان ایام نیز آن را حفظ کردم که یک بیت آن این است: «اینکه حق وعده دیدار به فردا بفکند، غرض از دیدن حق طلعت نیکوی تو بود». رسول خدا(ص) یک روایتی را دارند که میفرمایند «من رانی فقد رای الحق»، یعنی هر کسی من را ببیند خدا را دیده است و هر کسی من را ببیند به یاد خدا میافتد.
وی در ادامه افزود: همچنین رسول خدا(ص) فرمود «یزید فی علمکم منطقه»، با کسی نشست و برخاست کنید که وقتی حرف میزند به دانش شما اضافه کند، «و یرغبکم فی الآخره عمله»، با کسی نشست و برخاست کنید که عمل او شما را به آخرتسازی تشویق کند. این بنای جهان است که هر کسی کار خوبی انجام دهد، محصول کار به خودش بازگردد. امروز به یک مستحق دو عدد نان دادهاید، خداوند نیز به این مار اجازه نداد که به تو آسیب برساند.
انصاریان به نقل خاطرهای از یکی از اساتید خود پرداخت و بیان کرد: استادی داشتم که تمام وجودش احسان بود. در منطقه ما کسی نبود که به این فرد مراجعه کند و کارش را حل نکند. به اطرافیان هم میگفت که این مشکل را حل کنید. برای اینکه یک مسلمان مشکلش باقی نماند و به او سخت نگذرد. اما یک روز هم این استاد مریض شد. یکی از مأمومین مسجد نیز کارش شیشهبری بود و وضع خوبی داشت. این تاجر شیشهفروش گفت که مطلقاً نسبت به بیماریتان دغدغه نداشته باشید و من تمام کارهای درمانی را انجام میدهم، اما ایشان خوب نشد. در واقع این خدا است که باید به دارو اجازه دهد که اثر کند و اگر اجازه ندهد در گرانترین بیمارستان تهران هم طرف باشد بعد از چند ماه میگویند نمیشود.
وی افزود: اطرافیان این استاد بسیار ناراحت شدند از اینکه خوب نمیشود و فکر کردند که کارش تمام شده است. اما یک شب در اوج بیماری که به دیدار ایشان نیز میرفتم، خواب بود و یک عقرب او را نیش زد و از شدت درد پرید، اما ۵ دقیقه بعد خوب شد. امروزه هم یکی از روغنهایی که برای شفا به بیمار میدهند، روغن عقرب است که اگر خدا بخواهد بیمار را شفا میدهد. به قدری این آدم نیکی میکرد که بالاخره خوب شد و این را نیز عنایت کنید که نیکی بتپرست و کافر و مشرک نیز جوابش «إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لأَنفُسِکمْ» است و پاداش آنها فقط در دنیا است و این پاسخ به آخرت نمیرسد. یعنی خدا به زبان ساده، بدهکاری خودش را به افراد نیکوکار در همین دنیا تسویه میکند. بنا بود تصادف کند، اما کار نیکی کرده بود که او را حفظ میکند. ولی این نیکیها محصولش قدرت حرکت و رخ نشان دادن در آخرت را ندارد، اما برای مؤمن فرمود که برای مؤمن، خیر دنیا و آخرت را آورده است. یعنی مؤمنان اگر یک کار خوب کنند در دنیا و و آخرت به آنها برمیگردد.
انصاریان در ادامه با اشاره به روایتی از کتاب جواهر الکلام بیان کرد: فقه جواهری کتابی است ۴۰ جلدی که برای مرحوم صاحب جواهر است که اسمش را جواهر الکلام گذاشته است. یعنی حرفهای بسیار با ارزش. من فقیهی را سراغ ندارم که در درس خود سراغ این کتاب نرود. چون سفره الهی برای فقهای شیعه است و فقه استدلالی است. در یکی از این جلدها مرحوم صاحب جواهر به مناسبت، در بحث فقهیاش نوشته است که پیامبر اکرم(ص) فرمودند شب معراج بهشت را با مردمش به من ارائه دادند. این را نیز توجه کنید که بهشت و جهنم و جهان و گذشته و آینده یکجا نزد خدا است.
وی افزود: ما اگر در بهشت باشیم، خدا ما را در بهشت میبیند، آدمهای شر نیز اگر در جهنم باشند، الآن در جهنم هستند و جهان یک صفحه کوچک نزد خدا است. فرمود اهالی بهشت را نگاه کردم که مردم غرق در انواع نعمت بودند اما یک خانم بدکاره را نیز دیدم. البته از این روایات تعجب نمیکنم، چون خیالم در این مسائل راحت است و رد هم نمیکنم. زنی که زندگی، معیشت و مخارجش از کار بد میگذشت. رسول خدا(ص) به جبرئیل فرمود چه شده که این فرد به بهشت آمده است چون اینجا جای این آدمها نیست. عرض کرد ای رسول خدا(ص)، یک روز خیلی هوا گرم بود و این زن داشت به جایی میرفت، اما مسیر بین مبدا و مقصد نیز بیابان بود. به یک سگ رسید و دید این سگ از شدت تشنگی و گرما نفسهای آخر را دارد میکشد. آنجا چاه آبی برای رهگذران بود و تابستان هم بود که آب نیز پایین رفته بود و دسترسی به آب نبود. این زن تا روی آب پایین رفت و لباسهایش را خیس کرد و به سرعت نشست کنار این سگ و آب این لباس را در دهان سگ چکاند. سگ آب خورد تا سیراب شد. این خانم هم به محلی که میخواست برود نرسید و از دنیا رفت. خدا نیز به خاطر این احسان گناهان گذشته او را بخشید. البته من هرگز در این روایات تعجب نمیکنم.
انصاریان بیان کرد: این بحث را به این دلیل مطرح کردم که خداوند به ۱۲۴ هزار پیامبر غیر از پیامبر اسلام امر واجب کرد که دو لبتان را برای درخواست مزد زحماتتان باز نکنید. به امتها بگویید که ما مزدی نمیخواهیم. اما نوبت به پیامبر(ص) که رسید فرمود «قُل لَّا أَسْأَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبَی»، یعنی به این امت اسلام بگو من از شما دیناری پاداش نمیخواهم اما نگو پاداش من بر عهده خدا است، بگو من اجر مادی نمیخواهم، اما یک اجری واجب است که باید آن را بدهید و آن هم این است که به اهل بیت من مودت ورزید و از اهل بیت اطاعت کنید. فرق مودت با محبت این است که در محبت اطاعت مطرح نیست، اما در مودت اطاعت جاری است، اما در ادامه دارد که مودت اهل بیت من یعنی دوست داشتن و خوبی کردن به آنها. شما میلیونها نفر که مطابق اهل بیت نماز میخوانید و … یک ذرهاش به من پیامبر نمیرسد، بلکه همهاش برای خود شما است. اما اگر با اهل بیت من خوب نباشید باید منتظر بمانید که انتقام خدا گریبانتان را بگیرد و باید منتظر بمانید که در آخرت سختترین عذاب برای پشت کنندگان اهل بیت(ع) مقرر شده است. پس هر چه احسان به اهل بیت(ع) داشته باشید به نفع خود شما است.