دو دهه مصیبت‌بار اقتصاد ایران

محمدصادق جنان‌صفت - روزنامه جهان صنعت

مقایسه آمارهای در دسترس نشان می‌دهد سرانه تولید ایرانیان در نیمه اول دهه ۱۳۵۰ در پله‌هایی بالاتر از شروع دهه ۱۴۰۰ می‌ایستد. این در حالی است که در ۴ دهه تازه‌سپری‌شده بیشتر کشورها و ملت‌های جهان قدرمطلق تولید سرانه‌شان افزایشی بوده و برخی از کشورهای هم‌قد و قواره ایران مثل کره‌جنوبی و ترکیه و حتی عربستان که در نیمه اول دهه ۱۳۵۰ تولید سرانه‌شان کمتر از ایران بوده در حال حاضر بالاتر از ایران قرار دارند. چرا چنین اتفاقی افتاده است؟

به گزارش نبأخبر، مقایسه آمارهای در دسترس نشان می‌دهد سرانه تولید ایرانیان در نیمه اول دهه ۱۳۵۰ در پله‌هایی بالاتر از شروع دهه ۱۴۰۰ می‌ایستد. این در حالی است که در ۴ دهه تازه‌سپری‌شده بیشتر کشورها و ملت‌های جهان قدرمطلق تولید سرانه‌شان افزایشی بوده و برخی از کشورهای هم‌قد و قواره ایران مثل کره‌جنوبی و ترکیه و حتی عربستان که در نیمه اول دهه ۱۳۵۰ تولید سرانه‌شان کمتر از ایران بوده در حال حاضر بالاتر از ایران قرار دارند.

مقایسه آمارهای در دسترس نشان می‌دهد سرانه تولید ایرانیان در نیمه اول دهه ۱۳۵۰ در پله‌هایی بالاتر از شروع دهه ۱۴۰۰ می‌ایستد. این در حالی است که در ۴ دهه تازه‌سپری‌شده بیشتر کشورها و ملت‌های جهان قدرمطلق تولید سرانه‌شان افزایشی بوده و برخی از کشورهای هم‌قد و قواره ایران مثل کره‌جنوبی و ترکیه و حتی عربستان که در نیمه اول دهه ۱۳۵۰ تولید سرانه‌شان کمتر از ایران بوده در حال حاضر بالاتر از ایران قرار دارند. چرا چنین اتفاقی افتاده است؟ واقعیت این است که مهم‌ترین مساله این بوده و هست که انقلابیون ایرانی در سال‌های پس از ۱۳۵۷ و در همین دوران راهبرد اقتصادی برپایه رشد شتابان را نشناخته‌اند و اقتصاد را به حال خود رها کرده‌اند. در این چهار دهه اقتصاد ایران با دو رخداد بسیار سرنوشت‌ساز از ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۸ و دهه ۱۳۹۰ روبه‌رو شد و از ۴۰ سال سپری‌شده ۲۰ سال آن را با جنگ در دهه‌های ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۸ و تحمل رژیم تحریم‌های آمریکا که این نیز جنگ به حساب می‌آید دست‌وپنجه نرم کرده است. در هر دو دهه یادشده شاهد رشدهای پایین اقتصادی و ناکافی بودن رشد سرمایه‌گذاری در ایران بوده و هستیم. هر کشوری که در یک دوره ۱۰‌ساله همه امکانات مادی و فکری و نیز جوانان خود را در مسیر جنگ و تثبیت به انقلاب به کار بگیرد و در تعیین راهبرد اقتصادی آزمون و خطا کند و نیروهای ناکاربلد و تازه‌کار در اداره اقتصاد را در راس وزارتخانه‌ها قرار دهد معلوم است که رشد پایدار و باکیفیت نخواهد داشت. در دهه ۱۳۹۰ نیز شوربختانه شاهد قفل شدن اقتصاد ایران به دلیل تحریم‌ها بوده و هستیم و دو دهه هدررفته در کشوری مثل ایران یا هر جای دیگر می‌تواند وضعیتی وخیم به بار بیاورد که آورده است. در دو سالی که از دهه ۱۴۰۰ سپری شده است تفاوتی با دهه ۱۳۹۰ نداریم و سیاستگذاری اقتصادی به دست گروهی تازه‌کار افتاده که به جای تمرکز کردن روی حل اصلی‌ترین مساله کشور که تعامل با دنیای آزاد و کشورهای نیرومند اقتصادی است نیروی باقیمانده از توانایی‌های طبیعی این سرزمین را با کمترین بهره‌وری به کار گرفته‌اند و رشدهای پس از کرونا را که خود به خود پدیدار شده به حساب توانایی خود می‌گذارند. مقایسه اندیشه و رفتار اقتصادی دولت‌های دهه ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۸ با دولت فعلی از همپوشانی کامل آنها خبر می‌دهد. هر دو، دولت‌گریزند و با شرکت‌های کوه‌پیکر تکنولوژی جهان در عرصه‌های گوناگون همکاری ندارند و به اقتصادی که همه اختیارات در چنگ نهاد دولت باشد باور دارند و از بخش خصوصی بیزارند.


ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید