مشروعیت امامت به معنی مورد نظر شیعه، از ناحیه خدا و رسول خداست، اما شرط تحقق یک شاخه آن یعنی زعامت سیاسی و رهبری جامعه، رای و نظر مردم و به عبارت دیگر مقبولیت شخص امام نزد مردم است. این سخن جناب ایشان قطعا ناظر به مساله امامت نیست، بلکه همانطور که قرائن نشان میدهد […]
مشروعیت امامت به معنی مورد نظر شیعه، از ناحیه خدا و رسول خداست، اما شرط تحقق یک شاخه آن یعنی زعامت سیاسی و رهبری جامعه، رای و نظر مردم و به عبارت دیگر مقبولیت شخص امام نزد مردم است.
این سخن جناب ایشان قطعا ناظر به مساله امامت نیست، بلکه همانطور که قرائن نشان میدهد مقصودشان شرط تحقق حکومت امام یعنی رای و انتخاب مردم است و سیره علی (ع) نیز همین را تایید می کند. پس از رحلت رسول اکرم (ص) زمانی که مردم به هر دلیلی علی رغم نص پیامبر اسلام به شخص دیگری اقبال نشان دادند، آن حضرت به خاطر حفظ اساس اسلام و وحدت مسلمین قیام نکرد و حتی در مواردی با خلیفه اول و دوم همکاری داشت و طرف مشورت آنها بود، ولی پس از مرگ خلیفه سوم و اقبال مردم به امیرالمومنین و اتمام حجت بر او، حکومت و خلافت را پذیرفت، در حالی که قبل از آن نیز امام بود و از سه شأن امامت یعنی مرجعیت بیان دین و ولایت معنوی و زعامت سیاسی، تنها شأن زعامت سیاسی و رهبری اجتماع را در اختیار نداشت.
بنابراین مشروعیت امامت به معنی مورد نظر شیعه، از ناحیه خدا و رسول خداست، اما شرط تحقق یک شاخه آن یعنی زعامت سیاسی و رهبری جامعه، رای و نظر مردم و به عبارت دیگر مقبولیت شخص امام نزد مردم است. برای دوره غیبت، از سوی امام عصر (عج) نصب عام با عنوان «فقهای جامع الشرایط» صورت گرفته و نصب خاص آن با انتخاب مردم صورت میگیرد که طبعا اگر اقبال مردم نباشد، باز مانند زمان معصوم حکومت امام و ولی فقیه قابل تحقق نخواهد بود«.
منبع: ایسنا