«همانطور که گفتم، مهمترین گزینه و هدفی که به طور خاص تروئیکای اروپایی از تصویب قطعنامههای ضدایرانی در شورای حکام در برهه زمانی کنونی دنبال میکند، ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد است. موضوعی که میتواند مبنای اقدامات گستردهتر ضد ایرانیِ آنها باشد. در عین حال، فعالسازی مکانیسم ماشه علیه تهران نیز به طور خاص در دستورکار تروئیکای اروپایی است. بهانه اصلی آنها در این رابطه نیز این خواهد بود که ایران به تعهداتش بر اساس متن توافق برجام عمل نکرده و پا را به مراتب فراتر از آنها نیز گذاشته است.
به گزارش نباءخبر،در پی اقدام اخیر تروئیکای اروپایی در ارائه پیش نویس قطعنامهای علیه ایران و فعالیتهای اتمی این کشور و متعاقبا تصویب آن در شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی، تحلیل و تفسیرهای مختلفی در مورد ابعاد و پیامدهای آتی این قطعنامه برای کشورمان در برهه حساس کنونی که ایران با مساله اعتراضات داخلی نیز رو به رو است و کشورهای غربی مواضع خود در قبال آن را تُندتر کرده اند مطرح میشود. از این رو، فرارو در گفتگو با کارشناسان حوزه سیاست خارجی، به بررسی مساله مذکور و واکاوی ابعاد مختلف آن پرداخته است.
به تازگی شورای حکامِ آژانس بینالمللی انرژی اتمی در اقدامی، قطعنامه پیشنهادی سه قدرت اروپایی عضو توافق برجام یعنی انگلستان، فرانسه و آلمان علیه ایران را با اکثریت آرا به تصویب رساند. قطعنامه مذکور با ۲۶ رای موافق، ۲ رای مخالف (چین و روسیه) و ۵ رای ممتنع به تصویب رسیده است. این قطعنامه از ایران میخواهد تا به صورت فوری، توضیحات فنی قانع کنندهای را در مورد آنچه فعالیتهای این کشور در سه سایت اتمیِ اعلامنشده آن عنوان شده، ارائه کند.
به گزارش فرارو، این قطعنامه از ایران درخواست کرده تا با نهادِ دیدهبان هستهای سازمان ملل متحد، همکاریهای خود را از سر گیرد. البته که در متن قطعنامه مذکور تاکید شده که زمینهها جهت انجام اقدامات بیشتر و گسترده علیه ایران نیز فراهم هستند. قطعنامه اخیر، سومین قطعنامهای است که پس از امضای توافق برجام و اجرایی شدنِ آن، از سوی شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی علیه ایران تصویب میشود.
از این رو، به محض تصویب قطعنامه اخیر، تحلیل و تفسیرهای مختلفی در مورد ماهیت و ابعاد مختلف تشدید تحرکات تروئیکای اروپایی علیه ایران در قالب شورای حکام، و سرنوشت نهایی معادله اتمی تهران مطرح شده است.
در گفتگو با فریدون مجلسی، دیپلمات سابق و کارشناس سیاست خارجی و همچنین حسین کنعانی مقدم، دبیر کل حزب سبز ایران و تحلیلگر مسائل بین المللی، به واکاوی برخی از مهمترین ابعاد و پیامدهای تصویب قطعنامه جدید شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی علیه ایران پرداخته است.
مشروح گفتگو با این دو کارشناس حوزه سیاست خارجی را در ادامه مطالعه فرمایید.
دستورکار اصلی، فقیر کردنِ ایران است؛ تکرار سناریوی شوروی
واکاوی ابعاد مختلف تصویب قطعنامه شورای حکام علیه ایرانفریدون مجلسی؛ دیپلمات سابق و کارشناس سیاست خارجی کشورمان در مورد اقدام تروئیکای اروپایی در ارائه پیشنویس قطعنامه ضدایرانی و تصویب قطعنامه با رای بالا به فرارو گفت: «من بر این باورم که غرب مدتهاست از مذاکره با ایران قطع امید کرده است. در واقع آنها به نوعی این اعتقاد را دارند که دولت مستقرِ ایران، از همان ابتدا نیز با توافق برجام مخالف بوده و تیم سیاست خارجی این دولت نیز به طرح این سوال میپردازند که چرا ایران باید متحمل برخی محدودیتها شود در حالی که طرفهای غربی به تعهدات خود در قبال ایران عمل نمیکنند. این تیم حتی توافق برجام را مغایر با استقلال ایران میدانند».
وی افزود: «کشورهای غربی بر این باورند، چون ایران با تنشها و مناقشاتی جدی در مواجهه با آمریکا و اسرائیل رو به رو است و به تقابل با آنها میپردازد، اساساً امکان دستیابی به یک توافق با غرب را به مثابه گزینهای جدی در نظر نمیگیرد. این دسته از قدرتها پیشتر فکر میکردند که از طریق مذاکره و گفتگو با ایران میتوانند توانمندیهای این کشور را هدفِ نظارت و پایش قرار دهند و البته محدودیتهای جدی را نیز بر روند پیشرفتهای اتمی ایران وارد کنند».
فریدون مجلسی تصریح کرد: «البته که در این فضا، به بن بست رسیدنِ تلاشهای دیپلماتیک مختلف جهت حل مناقشه اتمی ایران نیز تا حد زیادی امیدها جهت حل معادله مذکور را از بین برده است. فراموش نکنیم در شرایطی که نسخه ابتدایی توافق برجام در سال ۲۰۱۵ به امضا رسیده بود، بی اعتمادیِ ادعایی غرب نسبت به ایران و طرح ادعاهای مختلف مبنی بر توسعه برنامه موشکی و تسلیحاتی ایران موجب شد تا کشورهای غربی و به طور خاص آمریکا، تحریمهایی را علیه تهران تحمیل کنند. در ادامه، کار تا جایی پیش رود که اساسا توافق مذکور از حیز انتفاع ساقط شود».
وی در ادامه گفت: «در اواخر دولت “حسن روحانی” نیز شاهد بودیم که دولتِ وقت و تیم مذاکراتی آن به یک چهارچوب جدید جهت توافق با غرب دست پیدا کردند، اما توافق مذکور محقق نشد و پس از آن نیز با حضور تیم جدید سیاست خارجی و مذاکراتی کشورمان در قدرت، شاهد حضور افرادی در جریان مذاکره (از سوی ایران) بودیم که اساساً با اصل مذاکره با غرب در راستای احیای توافق برجام موافق نبودند. مسالهای که در نهایت به تدفین کامل برجام ختم شد. اکنون دیگر برجامی وجود ندارد و به نظر من روند تهدیدها علیه ایران جدیتر میشود».
این کارشناس حوزه سیاست خارجی کشورمان خاطرنشان کرد: «جدای از نشست اخیر شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی که به تازگی به صدور قعطنامه علیه کشورمان ختم شد و مواضع تندی را علیه ایران اتخاذ کرد، در مدت اخیر شاهد آن بودهایم که شماری از روسای کشورها علناً دولت ایران را تهدید میکنند. به عنوان مثال نخست وزیر کانادا با اشاره به تحولات داخلی ایران از تمایلش به تغییر نظام سیاسی در ایران سخن میگوید. رئیس جمهور فرانسه نیز با شماری از طرفداران براندازی در کشورمان دیدار میکند، صدراعظم و وزیر خارجه آلمان نیز علناً به طرح تهدید علیه ایران پرداختهاند، رئیس پارلمان نروژ نیز مواضع مشابهی را ضد کشورمان اتخاذ میکند و پارلمان اروپایی نیز با شدیدترین کلمات علیه ایران موضع گیری میکند».
وی ادامه داد: «مجموع این مسائل نشان میدهند که اساساً جبههای جدید و گسترده علیه ایران بازگشایی شده است. در این رابطه، جدای از پیشرویهای اتمی ایران، آنچه از سوی غرب، فروش پهپادهای ایرانی به روسیه و تقویت دستِ این کشور در معادله جنگ اوکراین نامیده میشود نیز در تشدید مواضع غربیها علیه ایران موثر بوده و در ادامه نیز میتواند تبعات گستردهتری را برای تهران به همراه داشته باشد.
از این منظر، هیچ بعید نیست که قدرتهای غربی و متحدان منطقهای آنها بخواهند با تشدید فشارها علیه ایران، دامنه درگیریها را به داخل این کشور بکشند. موضوعی که چند سال قبل توسط “عادل الجبیر” وزیر خارجه دولت سعودی نیز علیه ایران مطرح شده بود.»
فریدون مجلسی در مورد سرنوشت تحرکات جاری علیه ایران به ویژه با محوریت پرونده اتمی این کشور گفت: «من فکر میکنم تکلیف بسیاری از معادلات به صورت میدانی روشن خواهد شد. البته که در این رابطه باید توجه داشته باشیم، منظور من درگیری مستقیم نظامی میان ایران و غرب نیست. به نظرم قدرتهای غربی با یاری متحدان منطقهای خود در نهایت ایران را وارد معادلهای خواهند کرد که مطلوب خودشان است. این معادله یا مبتنی بر تحریک و ایجاد تنشها و درگیریهای داخلی در ایران، و یا تشدید اقدامات خرابکارانه علیه کشورمان به نحوی فرسایشی خواهد بود».
وی افزود: «در واقع، قدرتهای غربی تمام تلاش خود را خواهند کرد تا در قالب ایجاد تنشها و درگیریهای فرسایشی برای ایران، توان این کشور را تحلیل برده و تضعیف کنند. رویکردی که البته در سالهای اخیر نیز به نحوی منسجم علیه ایران در دستورکار بوده و منجر به وارد آمدن فشارهای اقتصادی قابل توجهی به تهران شده است. در این چهارچوب، دستورکار اصلی، فقیر کردنِ ایران است».
این کارشناس حوزه سیاست خارجی کشورمان در پایان گفت: «فراموش نکنیم که راهبرد اصلی غرب در مواجهه با شوروی سابق نیز همین بود. یعنی تا بدانجا این نظام سیاسی را به ضعف اقتصادی و فقر کشاندند که در نهایت به آستانه فروپاشی رسید و در پایان نیز سقوط کرد. این سناریو اکنون به نحوی همه جانبه علیه ایران هم فعال شده است.
موضوعی که بایستی با دقت از سوی سیاستگذاران و مقامهای ارشد کشورمان رصد شود و متناسب با آن، گامها و تصمیمات لازم اتخاذ شود. در این فضا، اقدامات و تحرکات تروئیکای اروپایی علیه ایران و فعالیتهای اتمی این کشور در شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی نیز تا حد زیادی ریشه در همین دستورکارِ آنها مبنی بر بحرانزاییهای فزاینده علیه ایران دارد.»
فعالسازی مکانیسم ماشه علیه تهران، در دستورکار تروئیکای اروپایی
واکاوی ابعاد مختلف تصویب قطعنامه شورای حکام علیه ایرانحسین کنعانی مقدم؛ دبیر کل حزب سبز ایران و کارشناس مسائل بین الملل در مورد تصویب قطعنامه علیه کشورمان گفت: «به نظر من قطعنامه اخیرِ شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی علیه ایران ماهیتی به کل سیاسی داشت و تحت تاثیر لابیهای صهیونیستی و آمریکا تصویب شد. البته تا زمانی که این قطعنامه به شورای امنیت احاله نشود، از ضمانت اجرایی لازم برخوردار نیست و صرفا از ماهیت توصیهای برخوردار است».
وی گفت: «با این حال، ایران نیز اهرمهای موثر و قدرتمندی نظیر خروج از معاده NPT را دارد که میتواند در صورت تشدید سیاستهای خصمانه غرب علیه خود، آنها را فعال و عملیاتی کند (در این رابطه بحث خروج کامل ایران از برجام نیز مطرح است). با این همه، همانطور که گفتم، مساله مهم و اساسی این نکته است که اساسا کشورهای غربی به معادله اتمی ایران به مثابه یک مساله فنی نمینگرند و آن را کاملا سیاسی میدانند. همین موضوع نیز موجب میشود تا آنها در برهههای مختف دست به اقداماتی غیرمنطقی و عاری از بنیانهای حقوقی علیه کشورمان بزنند».
حسین کنعانی مقدم تصریح کرد: «همانطور که گفتم، مهمترین گزینه و هدفی که به طور خاص تروئیکای اروپایی از تصویب قطعنامههای ضدایرانی در شورای حکام در برهه زمانی کنونی دنبال میکند، ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد است. موضوعی که میتواند مبنای اقدامات گستردهتر ضد ایرانیِ آنها باشد. در عین حال، فعالسازی مکانیسم ماشه علیه تهران نیز به طور خاص در دستورکار تروئیکای اروپایی است. بهانه اصلی آنها در این رابطه نیز این خواهد بود که ایران به تعهداتش بر اساس متن توافق برجام عمل نکرده و پا را به مراتب فراتر از آنها نیز گذاشته است.»
کنعانی مقدم همچنین در مورد این گزاره که آیا نقطه پایانِ فشارهای جاری علیه ایران، حمله نظامی به این کشور و تقابل سختِ قدرتهای غربی و متحدان منطقهایشان با تهران خواهد بود یا خیر؟ گفت: «تاکنون تهدیدات اصلی نظامی علیه ایران در چهارچوب معادله اتمی این کشور از سوی رژیم صهیونیستی مطرح میشد. مقامهای این رژیم به تازگی اعلام کردهاند که ایران (بر اساس ادعاهای آنها)، دو سال تا دستیابی به تسلیحات اتمی فاصله دارد و البته باید توجه داشت که صهیونیستها در شرایطی هم نیستند که بخواهند علیه ایران دست به تحرکات و اقدامات ماجراجویانه بزنند».
وی در پایان گفت: «از سوی دیگر، دولت کنونی آمریکا به ریاست جمهوری “جو بایدن” نیز به دلیل چالشهای عدیده داخلی و خارجی خود، در موقعیتی نیست که بخواهد به اقدام نظامی علیه ایران دست بزند. در این فضا میتوان گفت تا حد زیادی هیچ گزینه نظامی معتبری علیه ایران وجود ندارد که ما را به نوعی به این باور برساند که در آینده شاهد اقدام نظامی علیه کشورمان با محوریت قطعنامههای احتمالی شورای امنیت جهت متوقف ساختن و نابودی همیشگی برنامه اتمی ایران خواهیم بود.
من چندان بر این باور نیستم که در آینده علیه ایران جنگی راه بیفتد و نتیجه نهایی معادله اتمی ایران از این طریق رقم بخورد. آنچه محتملتر است، تشدید فشارهای غرب علیه ایران در قالبهایی نظیر کارزار فشار حداکثری و فراگیرتر ساختنِ نظامهای تحریمی علیه کشورمان است.»