حکمت روزه، لقا و محبت خداست

کتاب حکمت عبادات اثر حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی

اين كه خداوند فرمود: روزه مال من است، خصوصيتي را مي‏ رساند كه قابل ملاحظه و دقت است؛ گاهي انسان از سحر تا افطار امساك مي‏ كند؛ اين يك درجه روزه‏ داري است؛ تلاشي است كه حداكثر در قيامت نسوزد يا وارد بهشت بشود؛ بهشتي كه ﴿جنّاتٌ تجري منْ تحتها الأنهار﴾[2]؛ اما به آن بهشت كه ﴿فادْخلي في عبادي ٭ وادْخلي جنّتي﴾[3] راهش نمي‏ دهند. يعني روزه، ضمن اينكه حكم و ادبي خاص دارد، حكمتي هم دارد كه آن لقا و محبت خداست، اين حديث در انسان شوق ايجاد مي‏ كند تا عاشق شود.

به گزارش نبأخبر، آیت الله العظمی جوادی آملی در کتاب ارشمند حکمت عبادات در خصوص تبیین فلسفه روزه و پاداش شخص روزه‏ دار اظهار داشتند: در بعضي از روايات آمده است كه روزه بگيريد براي آنكه طراوت و خرمي و شادابي غير ماه مبارك را از دست بدهيد؛ زيرا آنها نشاط كاذب و زودگذر است. وقتي انسان روزه گرفت و به آن دل بست، كم كم به باطن روزه پي مي‏ برد. باطن روزه انسان را به لقاي حق مي‏ كشاند كه خداي سبحان فرمود: «الصّوم لى وأنا أجزى به»[1] روزه مال من است و من شخصاً به آن جزا مي ‏دهم. اين تعبير فقط دربارهٴ روزه وارد شده است.

ایشان در بخش دیگری از این کتاب بیان می کنند: اين كه خداوند فرمود: روزه مال من است، خصوصيتي را مي‏ رساند كه قابل ملاحظه و دقت است؛ گاهي انسان از سحر تا افطار امساك مي‏ كند؛ اين يك درجه روزه‏ داري است؛ تلاشي است كه حداكثر در قيامت نسوزد يا وارد بهشت بشود؛ بهشتي كه ﴿جنّاتٌ تجري منْ تحتها الأنهار﴾[2]؛ اما به آن بهشت كه ﴿فادْخلي في عبادي ٭ وادْخلي جنّتي﴾[3] راهش نمي‏ دهند. يعني روزه، ضمن اينكه حكم و ادبي خاص دارد، حكمتي هم دارد كه آن لقا و محبت خداست، اين حديث در انسان شوق ايجاد مي‏ كند تا عاشق شود. انسان تا مشتاق نباشد، تلاش نمي‏ كند و تا تلاش نكند، نمي‏ رسد. وقتي روزه مال خدا بود، خدا هم شخصاً جزاي روزه‏ دار را بر عهده گرفته است.

معظم له در ادامه تصریح داشتند: از موارد فرق بين روزه و ساير عبادات همين است كه دربارهٴ اعمال ديگر، ملائكه الهي هنگام مرگ به استقبال مؤمنين مي‏ آيند كه: ﴿سلامٌ عليكم طبْتم فادْخلوها خالدين﴾[4] درهاي بهشت را باز مي‏ كنند و مي‏ گويند از هر دري كه خواستيد بفرماييد. امّا دربارهٴ روزه‏ دار خداي سبحان فرمود: من خودم جزا مي‏ دهم. اين جزء احكام و آداب روزه نيست؛ لذا نه در سلسله بحثهاي واجب و مستحب كه فقه عهده‏ دار آن است آمده و نه در بحثهاي آداب روزه؛ بلكه جزو حكمتهاي عبادت است كه چگونه انسان به جايي مي‏ رسد كه خداوند متعال مستقيماً جزاي او را به عهده مي‏ گيرد.

آیت الله العظمی جوادی آملی با تاکید بر توجه هر چه بیشتر به حکمت روزه بیان داشتند:: خداوند به كساني چون اولياي الهي كه روزه‏ هاي مستحبي مي‏ گيرند و سهميهٴ افطار خود را به يتيم و اسير و مسكين مي‏ دهند، در عين حال كه ﴿جنّاتٍ تجري من تحتها الأنهار﴾[5] در اختيار آنهاست، مي‏ فرمايد: ﴿فادْخلي في عبادي ٭ وادْخلي جنّتي﴾ زيرا براي مطلب بالاتري، روزه مي‏ گيرند. امّا آنها كه براي ورود به بهشت و براي استفاده از ميوه‏ هاي دلپذير آن روزه مي‏ گيرند تنها نوعي سوداگري دارند.

 

منبع: کتاب حکمت عبادات اثر حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی

پاورقی:

[1] ـ روضة المتقين، ج 3، ص 225. بعضي كلمه «أجزي» در اين روايت را به صيغهٴ مجهول خوانده‏اند: «الصوم لى وأنا أُجزي به» يعني روزه براي من است و من پاداش آن هستم! (ر ك: نهايه ابن اثير، ج 1، ص 270، «جزا»).

[2] ـ سورهٴ آل عمران، آيهٴ 15.

[3] ـ سورهٴ فجر، آيهٴ 29ـ 30.

[4] ـ سورهٴ زمر، آيهٴ 73. راجع به روايات برزخ مراجعه شود به: تفسير نورالثقلين، ج 4، ص 506 و 507؛ بحار، ج 6، ص 139؛ علم اليقين، ج 2، ص 1060.

[5] ـ سورهٴ بقره، آيهٴ 25.


ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید