سه اقدام از ضروریات نظام بانکی کشور عبارتند از ۱-اصلاح و تصویب هرچه سریعتر قوانین بانکداری با توجه به ضعف و خلاءهای قوانین موجود و نیازمندیهای عصر حاضر، ۲-نوسازی نظام نظارتی در ابعاد مدیریت منابع و وجوه، حسابداری و حسابرسی، حکمرانی شرکتی و نظارت شرعی ۳- پیگیری مجدانه عملیات بازار باز جهت کنترل نقدینگی، مدیریت بازار بدهی و اِعمال سیاستهای کارآمد پولی.
به نقل ازصدانیوز،مقایسه وضعیت و جایگاه فعلی نظام بانکداری کشور با دوران پیش از انقلاب، گویای پیشرفتهای چشمگیر در این نظام است؛ گرچه نمیتوان از ضعفها و نارساییهای موجود چشمپوشی کرد.
با پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۱۳۵۷، ارکان مختلف نظام اقتصادی کشور همچون سایر ارکان اجتماعی و سیاسی و فرهنگی، دستخوش تغییرات و تحولات بزرگی شد. بدون شک از جمله ارکان مهم و اساسی اقتصاد ایران طی این چهار دهه، نظام پولی و بانکی بوده که نقش تعیینکنندهای در سراسر نظام اقتصادی کشور برجای نهاده است.
مطالعه وضعیت و جایگاه فعلی نظام بانکداری ایران با حدود ۲۱ هزار شعبه فعال در سراسر کشور و مقایسه آن با دوران پیش از انقلاب، گویای پیشرفتهای چشمگیر این نظام طی چهار دهه اخیر است؛ گرچه در این دوران، تحریمهای سهمگین و ناجوانمردانه دشمنان انقلاب اسلامی موانع و محدودیتهایی را برای پیشبرد برخی از اهداف نظام بانکی کشور ایجاد کرده است.
یکی از مهمترین تحولات مثبت نظام پولی و بانکی کشور در سالهای پس از انقلاب اسلامی، تلاش جهت حذف ربا از نظام پولی و بانکی و حرکت به سمت نظام بانکداری بدون ربا و منطبق با اصول شریعت اسلامی بوده است. تصویب قانون عملیات بانکی بدون ربا در شهریور ۱۳۶۲ و اجرای آن از سال ۱۳۶۳حرکتی امیدوارکننده در این راستا بود که البته با مطالعات و پژوهشهای انجام شده در سالهای بعد در زمینههای ابزارسازی، نهادسازی، سیاستگذاری و نظارتی رشد و گستردگی بیشتری یافت.
علاوه براین قابل کتمان نیست که نظام بانکداری ایران در زمینههایی همچون توسعه کمی و کیفی زیرساختهای فنی و ابزارهای نظام پرداخت از جمله در بانکداری الکترونیک، تنوعبخشی به نظام بانکی با توسعه انواع بانکداری تجاری، تخصصی، توسعهای و شرکتی، رشد و توسعه بانکداری خصوصی، تقویت کارکردی بازار ریالی و ارزی بین بانکی، تقویت مدیریت ریسک و حاکمیت شرکتی در بدنه نظام بانکی، رشد تامین مالی خُرد در جهت افزایش رفاه خانوارها و ایجاد کارآفرینی، رشد کمی و کیفی ارایه خدمات بانکی در سراسر کشور اعم از نقاط دورافتاده و محروم، تامین مالی ساخت و نوسازی مساکن شهری و روستایی، افزایش دانش و تحصیلات پرسنل و مدیران بانکی، افزایش معلومات و اطلاعات امور بانکی در جامعه مشتریان، رشد مدیریت دانش و ارایه اطلاعات آماری به جامعه علمی و کارشناسی کشور و … پیشرفتهای قابل ملاحظه و چشمگیری نسبت به دوران پیش از انقلاب داشته است.
اما در کنار تمامی موفقیتها و کامیابیها که با تلاش مستمر جامعه شریف بانکی کشور حاصل آمده، لازم است با رویکردی آسیبشناسانه و دغدغهمندانه، اذعان نماییم که نظام بانکداری ایران پس از گذشت چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی همچنان با نارساییها و محدودیتهایی مواجه است. از جمله مهمترین این موارد میتوان به عدم اجرای کامل و اطمینانبخش اصول شرعی در عملیات برخی از موسسات مالی و اعتباری، عدم نهادینه شدن سازوکار نظارت شرعی از حیث ستادی در اجرای عملیات مالی و اعتباری، رشد ناهمگون و نامناسب خلق پول و نقدینگی و در نتیجه ظهور تورمهای دو رقمی، ناکافی بودن میزان مقاومت و سلامت برخی از موسسات مالی و اعتباری، عدم پشتیبانی کافی در رفع نیازمندی های تامین مالی چرخه تولید ملی و نسبت بالای تعداد شعب بانکی به جمعیت بالغ کل کشور اشاره داشت.
از این جهت به نظر میرسد در حال حاضر پیگیری سه اقدام از ضروریات نظام بانکی کشور بهحساب میآید: اول اصلاح و تصویب هرچه سریعتر قوانین بانکداری با توجه به ضعف و خلاءهای قوانین موجود و نیازمندیهای عصر حاضر، دوم نوسازی نظام نظارتی در ابعاد مدیریت منابع و وجوه، حسابداری و حسابرسی، حکمرانی شرکتی و نظارت شرعی و سوم پیگیری مجدانه عملیات بازار باز جهت کنترل نقدینگی، مدیریت بازار بدهی و اِعمال سیاستهای کارآمد پولی.
سخن پایانی آنکه پاسخدهی به این پرسش که کارنامه نظام بانکداری ایران در ۴۱ سال پس از انقلاب اسلامی چگونه بوده است، نیازمند یک پژوهش همهجانبه و متکی به آمار و ارقام است. شاید در نگاه اول مقایسه بانکداری امروز با بانکداری سال ۱۳۵۷ نشانگر یک رشد چشمگیر در ابعاد کمی و کیفی باشد، اما جهت کشف پاسخی علمی به پرسش فوق تامل بر دو سوال ذیل ضروری است:
اول: نظام بانکی ایران با لحاظ تمام ظرفیتها، امکانات و محدودیتها، تا چه میزان توانسته است به «وظیفه و مسئولیت خود» در جهت تحقق اهداف مدنظر انقلاب اسلامی اعم از عدالت اقتصادی، حفظ ثبات و آرامش اقتصادی، رشد و توسعه اقتصادی و استقلال و خوداتکایی اقتصادی عمل نماید؟
دوم: نظام بانکی در مقایسه با سایر نهادهای اقتصادی کشور همچون بازار سرمایه، نظام مالیاتی، نظام بازرگانی و گمرکی، نظام بیمه، نظام یارانهها و غیره از حیث موفقیت و پیشرفت در چه جایگاه و رتبهای قرار دارد؟