بانک مرکزی در گزارش خود مدعی شده که سرعت رشد پایه پولی کاهش پیدا کرده که البته آمار ارایهشده چنین چیزی را تایید میکند. اما همزمان با اینکه رقم پایه پولی در یک ساله منتهی به تیرماه امسال، از 653 هزار میلیارد تومان به 921 هزار میلیارد تومان افزایش پیدا کرده، مطالبات بانک مرکزی از بانکها نیز از 176 هزار میلیارد تومان به بیش از 445 هزار میلیارد تومان جهش یافته است!
به گزارش نبأخبر،بانک مرکزی پس از بالا گرفتن انتقادها نسبت به عدم انتشار آمارهای پولی، روز گذشته آمارهای موسوم به گزیده آمارهای پولی و بانکی در تیرماه امسال را منتشر کرد. این اطلاعات از آنجا اهمیت دارد که «جزیی» است و میتوان بر اساس آن روند حرکتی شاخصهای مهم پولی نظیر نقدینگی و پایه پولی را در آن دید.
مطابق اطلاعات جدید، در یک سال منتهی به تیر ماه امسال، 268 هزار میلیارد تومان پول جدید چاپ شده است. به عبارتی در این بازه زمانی، پایه پولی بیش از 41 درصد نسبت به بازه زمانی مشابه، رشد کرده است. بانک مرکزی در گزارش تازهای که روی وبسایت خود قرار داده، باز هم تاکید کرده که از «تنخواهگردان خزانه» استفاده نکرده و در واقع با این توجیه تاکید دارد که پولی به دولت «قرض» نداده است. اما بیایید با نگاهی به جزییات آماری که منتشر شده، ببینیم این ادعا چقدر درست است و اگر استقراضی صورت نگرفته پس دلیل این «سرعت» چاپ کردن پول چه بوده است؟
بانک مرکزی در گزارش خود مدعی شده که سرعت رشد پایه پولی کاهش پیدا کرده که البته آمار ارایهشده چنین چیزی را تایید میکند. اما همزمان با اینکه رقم پایه پولی در یک ساله منتهی به تیرماه امسال، از 653 هزار میلیارد تومان به 921 هزار میلیارد تومان افزایش پیدا کرده، مطالبات بانک مرکزی از بانکها نیز از 176 هزار میلیارد تومان به بیش از 445 هزار میلیارد تومان جهش یافته است!
حجم عظیم بدهی بانکها به بانک مرکزی چرا به وجود آمده است؟ در یک سال گذشته، خالص بدهی بخش دولتی (شامل دولت و شرکتهای دولتی) منهای سپردههای آنها نزد بانکها رشد ۶۰ درصدی داشته است. بانک مرکزی در توجیه این موضوع گفته است: «مطالبات بانک مرکزی از بانکها متاثر از افزایش اضافه برداشت بانکها از منابع بانک مرکزی بوده است که نسبت به پایان سال قبل، سهمی معادل 6.2 واحد درصد در رشد پایه پولی داشته است؛ بخشی از این افزایش ناشی از سیاستهای تنظیمی بانک مرکزی پس از افزایش سپرده قانونی بانکهای تخطیکننده از سیاست کنترل مقداری ترازنامه تعیین شده توسط بانک مرکزی بوده است.»
در واقع با این توضیح، بانک مرکزی میگوید اگر برداشت بانکها از منابع بانک مرکزی زیاد بوده به دلیل این است که سیاستهای جدیدی اعمال کردهایم. ضعف در سیاستگذاری حوزه بانکی چیزی نیست که به چشم نیاید و البته با اولتیماتوم رییس کل بانک مرکزی نیز مواجه شده است. اما آیا آنقدر وضع نظام بانکی خراب بوده که در این یک سال میزان بدهی بانکها به بانکها تقریبا سه برابر شود؟
بزرگی عدد بدهی بانکها به بانک مرکزی آنقدری هست که بتوان این گمانهزنی را مطرح کرد که در این نقطه یک اتفاق تکراری رخ داده است. دولت (و البته شرکتهای دولتی) به دلیل کسری بودجه خود دست به استقراض از بانکها زده است و بانکها هم به نوبه خود سراغ منابع بانک مرکزی رفتهاند. اتفاقی که به عنوان یک «دستاورد» توسط دولت بارها توسط برخی مسوولان اقتصادی سابق نیز مطرح شده اما جز ارایه «جوابیه»های بعضا طویل و عجیب چیزی عاید منتقدان نشده است.