بیش از ۵ قرن است که روابط رسمی با روسیه داریم از دوران صفویه، روابط فرهنگی هم همیشه در کنار روابط دیگر مطرح بوده اما به ظرفیتهای مردمی در این روابط کمتر توجه شده است.
به گزارش نبأخبر، سید ابراهیم رئیسی بهزودی تهران را به مقصد روسیه ترک خواهد کرد، این سفر از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. کاظم جلالی سفیر ایران در روسیه درباره این دیدار میگوید: این سفر میتواند یک نقطه عطفی در روابط نوین بین روسیه و جمهوری اسلامی ایران باشد. سفیر ایران این دیدار را نمادی از برخورد ایران باسیاست یکجانبهگرایی در برابر غرب خوانده است.
به نظر میرسد محور اصلی سفر رئیسی به روسیه و رایزنیهای دو طرف، سند تفاهم ۲۰ ساله میان ایران و روسیه باشد. چرخش قابل محسوس در سیاستگذاریهای کلان میان تهران و مسکو زیر رصد نهادهای نظامی و امنیتی در آمریکا قرارگرفته است. نشریه فارن پالیسی در گزارشی نوشته است که پنتاگون نگران نزدیکی ایران و روسیه به یکدیگر است. همزمان به موعد دیدار رئیسی با پوتین در کاخ کرملین گروههای لیبرال و احزاب اصلاحطلب با راه انداختن کمپینهای رسانهای بهگونهای وانمود میکنند که روسیه شریک راهبردی جمهوری اسلامی ایران نبوده و کشوری غیرقابلاعتماد است. به باور تفسیرگران، همزمان شدن نگرانی وزارت دفاع آمریکا و لیبرالهای داخلی از همکارهای راهبردی ایران و روسیه قابلتأمل است.
رضا ملکی رایزن سابق فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در روسیه درباره سفر رئیسجمهور به این کشور به «مشرق» میگوید: این سفر میتواند سرآغازی برای این تحول در روابط باشد و امیدواریم که بعضی از گرهها، موانع و چالشهایی که در روابط، ازنظر چالشهای فنی در روابط در این سفر برداشته شود. این دیپلمات وزارت امور خارجه اعتقاد دارد که رئیسی در سفر به روسیه باید علاوه بر امضای اسناد همکاریهای اقتصادی، سیاسی و نظامی، نیمنگاهی به رابطه فرهنگی با اولویت مسلمانان روس در آن کشور داشته باشد.
گفتگو با رضا ملکی رایزن سابق فرهنگی ایران در مسکو:
نیمنگاه تهران و مسکو بهسوی آلماتی
** روابط ایران و روسیه پس از انقلاب اسلامی و نیز از فروپاشی شوروی وارد یک عرصه و فاز جدیدی شده که ب تا امروز این روند رو به گسترش بوده و ادامه دارد. به نظر میرسد ما هنوز تجارب و زمینهها و فرصتهای خالی بسیار زیادی داریم که میتوانیم از آنها به نفع منافع دو کشور روسیه و جمهوری اسلامی ایران استفاده کنیم. نکتهای که حائز اهمیت است آن است که بههرحال، با توجه به تحولات منطقه و اتفاقاتی که بهخصوص در سالهای اخیر اتفاق رویداده که آخرین تحول مهم را میتوانیم بحث افغانستان و تحولات قزاقستان بدانیم، در همه این حوادث همگرایی و همافزایی جمهوری اسلامی ایران با فدراسیون روسیه میتواند به ایجاد ثبات و امنیت و صلح پایدار در منطقه کمک کند.
** در بحث روابطمان با روسیه در سه لایه این روابط را میتوانیم تحلیل کنیم، لایه اول مربوط روابط و منافع دوجانبه است، لایه دوم تأثیر این روابط در سطح منطقه و سومین آن تأثیر این روابط در عرصه بینالملل با توجه به جایگاهی که ایران و روسیه در عرصه بینالملل و در محافل و سازمانهای بینالمللی دارند قابل تفسیر است. بههرحال در هر سه لایه این روابط میتواند مؤثر باشد. رویکرد دولت سیزدهم به گسترش روابط با روسیه و چین و شعار وزارت امور خارجه ما مبنی بر روابط خارجی متوازن، فصل جدیدی از روابط را پدید آورده است.
رابطه اقتصادی ایران و روسیه پایدار نیست
** آخرین توافق جامعی که بین ایران و روسیه تدوینشده، مربوط به دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی در دولت اصلاحات است که گویا فرایندش تکمیلنشده است. نکته مهمی که معمولاً در رابطه با روسیه کمتر به آن توجه میشود، حوزه روابط فرهنگی است. اگر ما روابط استراتژیک را یک رابطه پایدار و باثبات بدانیم، باید به درک، علاقه و اراده متقابل برسیم. بسیار روشن است که ما و روسیه در امور سیاسی، امنیتی و نظامی با سرعت و بهخوبی به هم نزدیک شدهایم. بهعنوان نمونه در مقابله با جریان تروریسم در سوریه به منصه ظهور میرسد و تأثیراتش را کاملاً است. در روابط سیاسی نیز میان دو کشور مشکلی نیست زیرا روسای جمهور و دیپلماتها به سهولت باهم رفتوآمد میکنند ولی وقتی شما اراده کنید که روابط تجاری و اقتصادی بین ایران و روسیه اتفاق بیفتد، حاکمیت دو کشور اراده میکنند اما در عمل آنگونه که انتظار میرود و مطالبه میکنند و میخواهند کار پیش نمیرود. خب این باید اینجا به این توجه کرد که صرف اراده حاکمیت برای گسترش روابط و ایجاد روابط راهبردی کفایت نمیکند. اینجا نشان میدهد که عوامل دیگری میآید و در مسئله تأثیر میگذارد، یعنی عواملی که خارج از حاکمیتها هستند (خارج از حاکمیت روسیه و خارج از حاکمیت ایران)
** ما تقریباً بیش از ۵ قرن است که روابط رسمی با روسیه داریم از دوران صفویه، روابط فرهنگی هم همیشه در کنار روابط دیگر مطرح بوده اما به ظرفیتهای مردمی در این روابط کمتر توجه شده و عدم توجه به این قضیه، آثار و خساراتی را در حوزههای روابط اقتصادی سیاسی و امنیتی هم ایجاد کرده. ما مادامیکه مردم دو کشور، درک متقابل از هم نداشته باشند، کارها بهخوبی پیش نمیرود، بههرحال بدنه اقتصادی دو کشور باید علاقهمند به کار باهم و تعامل اقتصادی باشند. خب ما این علاقه را نمیبینیم. بخشی ممکن است به مسائل فنی، اقتصادی و ریتمیکی و مسائل دیگر مربوط باشد، اما طبیعتاً یکبخشی از این قضیه به عدم شناخت و عدم تمایل مربوط میشود که این را باید فکر کرد؛ اگر ما قرار است روابط راهبردی داشته باشیم، و این روابط استراتژیک اثربخش بوده در بلندمدت کار کند، باید ضمانتهایی داشته باشیم و هیچچیز بهاندازه نگرش مردم و افکار عمومی در تثبیت و تعمیق این روابط تأثیرگذار نیست.
نقش سه فاکتور در رابطه با روسیه
** نقش افکار عمومی در حوزه روابط خارجی، نقش انکارناپذیری است. ما باید به این موضوع توجه کنیم. در روابط ما با روسیه سه عامل بسیار مؤثر است، اول آنکه روسیه بههرحال کشور همسایه ماست، این همسایگی ارتباطی به دولت در ایران یا دولت حاکم در روسیه ندارد، این همسایگی لایتغیر است، همیشه بوده، هست و خواهد بود. دوم نسبت روسیه با استکبار، آمریکا و غرب است که روسیه گسترش آمریکا و غرب در پیرامون خودش را برنمیتابد، این مسئله منحصر به دولت آقای پوتین نیست. مسئله سوم نسبت روسیه با اسلام و مسلمانان است. حدود بیست درصد از جمعیت روسیه مسلمان هستند، مسلمانی که زادگاهشان، سرزمین مادریشان روسیه است، مهاجر نیستند، و این نکته بسیار مهم است. تجربه ۷۰ سال دوران کمونیست شوروی و سرکوب مسلمانان و واگرایی، باعث شده امروز پس از دوران شوروی، روسیه دیگر نسبت به اسلام و مسلمانان موضع واگرا نداشته، بلکه موضع همگرا باشد. این جمعیت بیستدرصدی در امور روسیه، در سرنوشت روسیه، وزنشان وزن بیشتر از بیست درصد است.
توجه به ایران به مسلمانان روسیه
** جا دارد در سفر آقای رئیسی به روسیه ایشان در مسجد جامع مسکو، که بزرگترین مسجد اروپا محسوب میشود، دریکی از نمازها حضور پیدا کنند، بازتابش در جامعه نهفقط مسلمانان روسیه، بلکه در مسلمانان آسیای مرکزی و قفقاز خیلی مهم است. تأکید میشود که ایشان با علمای مسلمان و روسای ادارات دینی روسیه دیدار داشته باشند. همچنین دیدار جناب رئیسی با اسقف اعظم کلیسای ارتدوکس روسیه که نشانگر احترام و تعاملمان با ادیان خواهد بود.