احیای روابط ایران و مصر پس از ۴ دهه

به تحلیل کارشناسان سیاسی

علاقه مصر به تقویت روابط با عراق، لبنان و سوریه و نفوذ ایران در این مناطق از دیگر عوامل ترغیب دو طرف برای احیای روابط است. برای مثال مصر از سال ۲۰۱۹ با عراق و اردن در یک مشارکت توسعه سه جانبه تعامل وارد شده است. پروژه انتقال گاز مصر به لبنان از طریق سوریه هم انگیزه مهمی است.

به گزارش نبأخبر، در روز‌های اخیر اخبار زیادی پیرامون احیای روابط ایران و مصر بعد از چند دهه قطع روابط به گوش می‌رسد. روابط دو کشور چند دهه است که قطع است و تلاش‌های مقطعی برای احیای روابط هرگز بجایی نرسیده است. دو کشور سال‌هاست که در وضعیت نه دشمنی و نه صلح هستند. به نظر می‌رسد تنها راه برای درک بهتر موضوع چرایی و چگونگی قطع روابط ایران و مصر و چالش و فرصت‌های پیشرو این است که بر تاریخچه روابط دو کشور مروری داشته باشیم.

 

روابط ایران و مصر به دوران باستان و زمان هخامنشیان بازمی‌گردد. این دو کشور در جهان اسلام دارای ظرفیت‌های کمابیش یکسانی هستند، از لحاظ تمدنی، تاریخی، فرهنگی، و حتی جمعیت و وسعت سرزمینی شباهت بسیار زیادی به هم دیگر دارند. اگرچه مرجعیت تاریخی و فرهنگی دو کشور به طور طبیعی نوعی رقابت بین دو کشور ایجاد کرده است؛ ولی دو کشور دارای ظرفیت‌های بسیاری برای گسترش روابط هم هستند.

 

روابط دو کشور در طول تاریخ معاصر دارای نوسان زیاد بوده است، کشور مصر اگرچه تا جنگ جهانی اول به‌صورت اسمی بخشی از امپراتوری عثمانی به شمار می‌رفت؛ ولی از سال ۱۸۸۲ تقریباً به مدت نیم‌قرن تحت استعمار بریتانیا بود تا اینکه انقلاب ۱۹۱۹ به رهبری سعد زغلول باعث منجر به استقلال مصر شد، در همان زمان ایران جز اولین کشور‌هایی بود که استقلال مصر را به رسمیت شناخت. در دوران پادشاهی رضاشاه پهلوی وصلت خانوادگی پادشاهی ایران و مصر که با ازدواج فوزیه خواهر ملک فاروق پادشاه مصر و محمدرضا شاه پهلوی ولیعهد وقت ایران در اسفند ۱۳۱۷ همراه بود، زمینه نزدیکی دو دربار و گسترش روابط فراهم شد. اما در نهایت این ازدواج چند سال بعد به طلاق انجامید و سپس با ظهور ناسیونالیسم عربی و کودتای نظامی ۱۹۵۲ مصر (از این کودتا با نام انقلاب هم نام‌برده می‌شود) که جمال عبدالناصر رهبر آن بود، وضعیت مصر دگرگون شد، تأکید جمال عبدالناصر بر عنصر عربی هویت مردم مصر و ملی کردن کانال سوئز و نیز حمایت قاطع از فلسطین بر محبوبیت او در جهان عرب افزود. عبدالناصر متأثر از روابط ایران با اسرائیل در شهریور ۱۳۳۹ دستور قطع روابط مصر با ایران را صادر کرد. او تحت‌تأثیر ایدئولوژی پان‌عربیسم جز اولین کسانی بود که استفاده از عبارت جعلی را در مورد خلیج‌فارس رواج داد؛ این در حالی بود که خود او تا قبل از ظهور ناسیونالیسم عربی بار‌ها در سخنرانی‌های مشهور خود به اسم خلیج‌فارس اعتراف کرده بود. رابطه دو کشور تا سال ۱۹۴۹ به مدت ۱۰ سال قطع بود. بعد از اینکه انورسادات قدرت را به دست گرفت روابط دو کشور احیا شد، کمک ایران به مصر در جنگ یوم کیپور با اسرائیل در سال ۱۹۷۳ عمق جدیدی به روابط دو کشور و دوستی شخص انورسادات با شاه داد.

 

اما با پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ این وضعیت به‌طورکلی دگرگون شد، حکومت انقلابی ایران به دو دلیل بسیار بزرگ از حکومت مصر رویگردان شده بود. دلیل اول مخالفت انورسادات با انقلاب اسلامی در ایران و مواضع منفی او علیه بنیان‌گذار انقلاب بود که در کنار آن استقبال بی‌سابقه از شاه هنگام خروج از کشور به عمل آورد و نیز هنگام مرگ مراسم باشکوهی برای تشییع‌جنازه او تدارک دید. این مسائل چشم‌انداز روابط دو کشور را بسیار تیره‌وتار کرد. اما دلیل دوم که قبل از همه این مسائل که باعث خشم مقامات حکومت انقلابی ایران را شده بود این بود که انورسادات در سپتامبر ۱۹۷۸ در قرارداد صلح کمپ دیوید اسرائیل را به رسمیت شناخته بود. این مسئله باعث شد امام خمینی در ۱۰ اردیبهشت ۱۳۵۸ دستور قطع روابط ایران با مصر را به ابراهیم یزدی وزیر امور خارجه وقت ایران ابلاغ کند.

 

در ادامه وقتی در اکتبر ۱۹۸۱ (مهر ۱۳۶۰) انورسادات توسط خالد اسلامبولی از گروه جهاد اسلامی مصر ترور شد، با استقبال حکومت انقلابی ایران روبرو شد، حکومت ایران خالد اسلامبولی را شهید نامید و با تغییر نام خیابان وزرا در تهران آن را به نام خالد اسلامبولی تغییر داد. این اقدام تهران خشم مصر را بر انگیخت. در همین حین در جریان جنگ عراق علیه ایران مصر به‌عنوان یک حامی سیاسی و نظامی کمک‌های زیادی به عراق انجام می‌داد و این چیزی بود که چشم‌انداز احیای روابط را در تاریکی مطلق فروبرد.

بعد از آن در دوره اصلاحات تلاش‌هایی برای احیای روابط انجام شد که مهم‌ترین آن‌ها دیدار سید محمد خاتمی و حسنی‌مبارک پس از ۲۰ سال قطع کامل روابط بود که دو طرف در آذر ۱۳۸۲ در حاشیه اجلاس سران جامعة اطلاعات در ژنو سوئیس دیدار کردند. یکی از تلاش‌های دولت خاتمی برای احیای روابط دو کشور پیگیری تغییر نام خیابان خالد اسلامبولی به انتفاضه بود که علی‌رغم اینکه در شورای شهر تصمیم به این تغییر گرفته شد؛ ولی هرگز اجرایی نشد. قابل‌ذکر است مصری‌ها خالد اسلامبولی را به سبب ترور انورسادات یک تبهکار تروریست می‌دانند و نام‌گذاری یک خیابان در تهران به اسم او و شهید نامیدنش از سوی ایران زا غیردوستانه و مانعی در سر احیای روابط می‌دانند.

 

دولت احمدی‌نژاد هم در سال ۱۳۸۶ برای برقراری رابطه با مصر اعلام آمادگی کرد و شخص احمدی‌نژاد از آمادگی برای راه‌اندازی سفارت خانه‌ها خبر داد که از سوی مصر موردتوجه قرار نگرفت و از سوی حسنی‌مبارک در نشست سالانه اتحادیه عرب در دوحه رد شد. در جریان بهار عربی که موج اعتراضات در حال ساقط کردن دولت حسنی‌مبارک بود ایران از آن استقبال کرد. خطبه عربی رهبری در نمازجمعه ۱۴ بهمن ۱۳۹۰ حاکی از استقبال ویژه ایران از اعتراضات جهان عرب و به‌خصوص مصر بود. تحولاتی که در ایران با نام بیداری اسلامی از آن نام‌برده می‌شد. بعد از بهار عربی در شهریور ۱۳۹۱ و در جریان برگزاری شانزدهمین دوره اجلاس سران عدم تعهد در تهران محمد مرسی رئیس‌جمهور اسلام‌گرای مصر برای تحویل ریاست جنبش به ایران در سفری سه‌ساعته به تهران آمد، یک ماه قبل از سفر مرسی به تهران، حمید بقایی رئیس وقت سازمان میراث‌فرهنگی و گردشگری دعوت‌نامه رسمی ایران را در قاهره تقدیم محمد مرسی کرده بود. شش ماه بعد در بهمن ۱۳۹۱ احمدی‌نژاد برای شرکت در اجلاس سازمان همکاری اسلامی در سفری سه‌روزه به مصر رفت، قبل از این سفر و در دی‌ماه همان سال علی‌اکبر صالحی وزیر خارجه وقت برای مذاکره با مقامات مصری به قاهره رفته بود. اما در نهایت نه دیدار مرسی از تهران و نه دیدار احمدی‌نژاد از قاهره نه‌تن‌ها نتوانست منجر به برقراری روابط شود؛ بلکه سفر احمدی‌نژاد به مصر و دیدار او با شیخ الازهر باعث ایجاد تنش‌هایی شد که در کنفرانس خبری این دو نمود یافت.

 

از آن تاریخ تاکنون اگرچه دیدار‌هایی مانند دیدار سامح شکری وزیر خارجه مصر با دکتر ظریف وزیر خارجه وقت ایران در حاشیه نشست مجموع عمومی سازمان ملل در اوایل مهر ۱۳۹۵ صورت‌گرفته، ولی روابط دو کشور تقریباً تا زمستان ۱۴۰۱ راکد بود.

 

به‌طورکلی عوامل مهمی در واگرایی و همگرایی ایران و مؤثر هستند. عوامل مؤثر در واگرایی روابط ایران و مصر که تاکنون مطرح بوده‌اند در سه سطح داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی قابل‌بررسی هستند که مهم‌ترین آن‌ها عبارت‌اند از:

 

۱- ماهیت متعارض نظام‌های سیاسی دو کشور ۲- نگاه متفاوت دو کشور در مورد بنیادگرایی اسلامی و مسئله تروریسم ۳- چالش استفاده از نام‌ها و نشانه‌های حساسیت‌برانگیز ۴- حمایت مصر از ادعا‌های واهی امارات در مورد جزایر سه‌گانه ایرانی در خلیج‌فارس ۵- نگاه کاملاً متفاوت به مسئله فلسطین و اسرائیل ۶- نگاه متفاوت دو کشور به مناسبات و مسائل بین‌المللی نگاه مصر همکاری‌جویانه و نگاه ایران تقابلی است.

 

عوامل مؤثر بر همگرایی دو کشور نیز عبارت‌اند از: ۱- پیشینه تاریخی و تمدنی دو کشور ۲- ضرورت‌های سیاسی، اقتصادی و امنیتی دو کشور به‌عنوان دو قطب مهم و تأثیرگذار منطقه‌ای و بین‌المللی ۳- رویکرد مشترک نسبت به تعدادی از تحولات منطقه‌ای مانند سوریه ۴- تلاش و تمایل مصر برای بهبود و احیای جایگاه خود در جهان عرب و اسلام که برقراری روابط دو کشور می‌تواند به آن کمک کند ۵- همکاری در زمینه تجارت و توریسم.

همان‌طور که در ابتدا اشاره شد هم اکنون گفته می‌شود که دو کشور در شرایط احیای روابط هستند و خبر‌های زیادی هم منتشر شده که این مسئله را کاملاً تأیید می‌کند. بسیاری معتقدند که مزه احیای روابط ایران و مصر بعد از احیای روابط ایران و عربستان در اسفند ۱۴۰۱ رخ‌داده است. اما مرور خبر‌ها نشان می‌دهد تلاش برای احیای روابط تهران قاهره فارغ از اینکه به چه نتیجه‌ای برسد حداقل از مدت‌ها پیش و به به‌موازات مذاکرات احیای روابط ایران و عربستان در جریان بوده است. برای مثال بسیاری از منابع عربی بار‌ها از دیدار اطلاعاتی و امنیتی میان ایران و مصر خبر داده بودند که مقامات رسمی تهران و قاهره تاکنون سخن چندانی در این باره به زبان نیاورده‌اند. یک نمونه از این موارد زمانی بود که پایگاه قطری العربی جدید در اواخر آبان ۱۴۰۱ نوشت علی سلاجقه معاون رئیس‌جمهور ایران و رئیس سارمان محیط‌زیست ایران که برای شرکت در نشست آب‌وهوا به شرم‌الشیخ مصر رفته بود با سرلشکر عباس کامل رئیس سرویس اطلاعاتی مصر دیدار کرده است. این پایگاه مدعی شد معاون رئیس‌جمهور ایران اشتیاق تهران را برای برقراری روابط با مصر اعلام کرده است و همچنین پیامی را از طرف رئیسی به عبدالفتاح السیسی همتای مصری‌اش منتقل کرده است. البته یک روز بعد سازمان محیط‌زیست ایران برگزاری چنین دیداری را رد کرد و آن را کذب محض دانست. در سوم دی‌ماه ۱۴۰۱ حسین امیر عبداللهیان وزیر خارجه ایران گفت نخست‌وزیر عراق در جریان نشست بغداد ۲ پیشنهاد گفتگوی بین ایران و مصر در سطوح امنیتی و سیاسی را داده است که ایران از آن استقبال کرده است. آقای امیرعبداللهیان در همین نشست گفتگوی کوتاهی با السیسی انجام داده بود که سخنگوی وزارت خارجه ایران آن را مثبت دانست و گفت دو طرف گفتگوی‌های دوجانبه در مورد موضوعات کنسولی داشته‌اند.

 

بعد از اعلام احیای روابط ایران و عربستان نشانه‌های بیشتری در مورد روابط مصر و ایران هم بروز پیدا کرد، مصر در اولین واکنش به توافق ایران و سعودی گفت: منتظریم که این تحول انعکاس مثبتی بر سیاست‌های منطقه‌ای و بین‌المللی تهران داشته باشد. چند روز بعد در ۲۵ اسفند ۱۴۰۱ الشرق الاوسط به نقل از «محمد العرابی» وزیر خارجه پیشین مصر مدعی شد قاهره از خیلی‌وقت‌پیش یک کاردار در سطح سفیر در ایران مستقر کرده است. البته سخنگوی وزیر خارجه ایران در ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ گفته بود که روابط ایران و مصر در سطح دفتر حافظ منافع است که با ادعای الشرق الوسط تناقض داشت. در ۷ فروردین ۱۴۰۲ وزیر گردشگری مصر از صدور روادید برای گردشگران ایرانی خبر داد. سامح شکری وزیر خارجه مصر هم در ۲۵ فروردین ۱۴۰۲ گفته بود که گسترش روابط تهران و قاهره به ارزیابی توافق اخیراً ایران و عربستان بستگی دارد.

 

خبر‌ها پیرامون برقراری روابط ایران و مصر روزبه‌روز بیشتر می‌شود، در ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ روزنامه نشنال امارات به نقل از مقامات مصری و عراقی نوشت که مصر و ایران از ماه مارس در بغداد پایتخت عراق برای گفتگو در مورد عادی‌سازی روابطشان گفتگو کرده‌اند. این روزنامه در ادامه نوشت دو طرف همچنین در حال بررسی امکان دیدار بین عبدالفتاح السیسی رئیس و ابراهیم رئیسی هستند.

 

یک هفته بعد در ۲۴ اردیبهشت فدا حسین مالکی عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس ایران گفت: در آینده نزدیک شاهد افتتاح سفارتخانه مصر خواهیم بود و بعد از آن، دیدار رئیسی و رئیس‌جمهور مصر تدارک دیده خواهد شد. در اول خرداد روزنامه العرب نوشت در جریان سفر سلطان عمان به تهران احتمال وساطت برای برقراری روابط تهران و قاهره وجود دارد. در دوم خرداد هم العربی جدید نوشت سلطان عمان قبل از سفر به تهران با عبدالفتاح السیسی در مورد عادی‌سازی روابط با تهران گفتگو کرده است و قاهره آماده تبادل سفیر با تهران است. روز بعد روزنامه نشنال بار دیگر از تبادل قریب‌الوقوع سفیر بین ایران و مصر و نیز دیدار رئیسی و سیسی تا پایان سال ۲۰۲۳ میلادی خبر داد.

 

اما موضوع زمانی جدی‌تر شد که رهبر انقلاب در ۸ خرداد در دیدار با «هیثم بن طارق آل سعید» سلطان عمان با اشاره به اظهارات سلطان عمان مبنی بر تمایل مصر برای ازسرگیری روابط با جمهوری اسلامی ایران، تأکید کردند: ما از این موضع استقبال می‌کنیم و مشکلی در این زمینه نداریم. این سخنان نشان داد که اکثر ادعا‌های رسانه‌ای پیرامون روابط ایران و مصر درست و بر مبنای اطلاعات دقیق بوده است. هم‌زمان با سفر سلطان عمان به تهران، عمار حکیم رهبر جریان حکمت ملی عراق هم سفری به مصر داشت که راشاتودی مدعی شد او در این سفر حامل پیام‌هایی مثبت از سوی ایران به قاهره بوده است وبا پاسخ مثبت از سوی مصر هم مواجه شده است.

در همین زمینه در ۹ خرداد سخنگوی دولت ایران اعلام کرد، آقای رئیسی به وزارت امور خارجه مأموریت داده تا موضوع را به‌طورجدی پیگیری کند. در ۱۳ خرداد عباس گلرو رئیس کمیته روابط خارجی کمیسیون امنیت ملی مجلس گفت: از گروه پارلمانی این دو کشور دعوت کردم تا به تهران سفر کنند. در ۲۳ خرداد یک منبع عراقی که به همراه محمد شیاع السودانی، نخست‌وزیر عراق به قاهره سفرکرده بود در گفتگو با العربی الجدید تأکید کرد که السودانی و عبدالفتاح السیسی، رئیس‌جمهور عراق در رایزنی‌های خود به مسائل سیاسی مشخصی از جمله وساطت بغداد میان ایران و مصر و اهمیت تداوم آن پرداختند. دو روز بعد محمدحسین سلطانی‌فر رئیس‌دفتر حفاظت منافع ایران در قاهره گفت: در تلاشیم سطح روابط سیاسی ایران و مصر به سفارت ارتقا یابد. تا اینکه در نهایت در ۲۸ خرداد شبکه سعودی «العربیه»، نوشت که ایران و مصر با تشکیل کمیته‌ای برای بازگشت روابط دوجانبه موافقت کرده‌اند.

 

با مرور تاریخ روابط ایران و مصر مشخص می‌شود که در طول بیش از چهار دهه قطع روابط دو کشور، تلاش‌های مقطعی زیادی برای برقراری روابط انجام شده که هر با به دلایلی بی‌نتیجه بوده است. برای مثال محمدعلی سبحانی، مدیرکل خاورمیانه وزارت خارجه در دولت اصلاحات درباره به نتیجه نرسیدن تلاش‌های ایران برای ارتباط با مصر در زمان دولت اصلاحات می‌گوید: صبح روزی که قرار بود ساعت ۲ بعدازظهر بیانیه در رسانه‌های دو کشور خوانده شود نماینده مصر به من زنگ زد و عکسی برای من از آقای دکتر مهدی چمران (عضو فعلی شورای شهر تهران) و چند نفر از گروه‌های تندرو فرستاد که کنار یک نماد از خالد اسلامبولی ایستاده بودند و گفت من از قاهره دستور دارم که مسیر توافق را متوقف کنیم. حجت‌الله جودکی، رایزن فرهنگی سابق ایران در مصر نیز در گفتگو با «انتخاب» درباره چرایی عدم احیای روابط با مصر در دولت اصلاحات گفته است: آن زمان، چون احیای روابط به نام دولت اصلاحات تمام می‌شد تندرو‌ها با آن مخالف بودند؛ اما الان، چون به نام خودشان تمام می‌شود از آن استقبال می‌کنند، مانند برجام که می‌خواستند به نام خودشان تمام شود.

 

اما در حالی که ایران مصر را حامی اسرئیل و بازیچه استکبار می‌دانست و مصر ایران را به حمایت از گروه‌های تروریستی در داخل این کشور حمایت می‌کرد، چه چیزی باعث شده است که دو کشور بعد از بی اعتمادی فراوان ۴ دهه‌ای تمایل خود را به توافق نشان دهند؟

 

همانطور که اشاره شد یکی ا ز مهمترین دلایل تحولات روابط ایران با کشور‌های عربی حوزه خلیج فارس، به ویژه دو متحد اصلی مصر یعنی امارات متحده عربی و عربستان سعودی بود که باعث برقراری روابط شد.

 

همچنین با توجه به تحریم‌ها و ضعف ایران و نیز کاهش جذابیت ایدئولوژیک ایران برای گروه‌های اسلامگرا مصر نسبت به ارتابط با ایران نسبت به گذشته احساس خطر کمتری می‌ند.

 

مصر همچنین با توجه به روابط ایران با حماس و جهاد اسلامی فلسطین، تلاش می‌کند بین ثبات منطقه‌ای و روابطش با اسرائیل، تا یک توازن ظریف ایجاد کند؛ زیرا مصر تمایل مصر زیادی برای حفظ آرامش اوضاع در غزه، و عدم تشدید درگیری نظامی با اسرائیل به دلیل نقش مصر در پرونده آشتی فلسطین دارد. این امر باعث می‌شود که مصر لازم داشته باشد که به هر طریقی با ایران در چارچوب تلاش برای حفظ ثبات در غزه ارتباط برقرار کند.

 

اعمال نفوذ ایران بر شیعان مصر به عنوان در پرجمعیت‌ترین کشور جهان عرب، باعث شده تا مصر اسلام شیعه را در این کشور به طور مؤثر امنیتی کند، این موضوعی است که ایران نسبت به آن انتقاد داشت. این از جمله موضواعتی است که مصر هرگونه حمایت و موضع گیری را درباره این مساله دخالت در امور داخلی خود میداند و به نظر می‌رسد و احتمالا ایران به مصر در این مورد اطمینان داده است.

تغییر الگوی تعاملات منطقه‌ای و گرایش به سیاست‌های عمل‌گرایانه‌تر، گرایش به همکاری و تفاهم به دلایل بسیاری از جمله: تغییر در سیاست آمریکا در قبال منطقه عربی با توجه به کاهش منافع آن و تمرکز آن بر منطقه اقیانوس آرام برای مقابله با چین در کنار درس‌هایی که از تحولات منطقه گرفته اند، عامل برقراری روابط است.

 

علاقه مصر به تقویت روابط با عراق، لبنان و سوریه و نفوذ ایران در این مناطق از دیگر عوامل ترغیب دو طرف برای احیای روابط است. برای مثال مصر از سال ۲۰۱۹ با عراق و اردن در یک مشارکت توسعه سه جانبه تعامل وارد شده است. پروژه انتقال گاز مصر به لبنان از طریق سوریه هم انگیزه مهمی است.

 

همچنین مصر دلیل به امنیت کشتیرانی، با توجه به تداوم تهدید حوثی‌ها برای امنیت کشتیرانی در دریای سرخ و تنگه باب المندب، به دلیل تأثیر چنین تهدیدی بر ترافیک کانال سوئز و با توجه به روابط نزدیک ایران با حوثی‌های یمن که می‌تواند بر کشتیرانی در دریای سرخ تأثیر منفی بگذارد، عامل دیگری است که می‌تواند قاهره و تهران را به هم نزدیک‌تر کند.

 

درهرصورت به نظر می‌رسد در شرایط فعلی اراده سیاسی در ایران و نیز در مصر به‌خصوص بعد از احیای روابط ایران با عربستان برای برقراری روابط رو دوجانبه بسیار بالا است و حداقل نسبت به قبل شرایط برای برقراری روابط بسیار مهیاتر است. واقعیت این است ایران و مصر به‌عنوان دو کشور مهم و تعیین‌کننده در منطقه و جهان اسلام منافع مشترک زیادی دارند که در صورت توافق بسیاری از پتانسیل‌های دیگر در روابط دو کشور شکوفا می‌شود که می‌تواند اثرات مثبتی بر تعاملات منطقه‌ای داشته باشد. احیای روابط ایران و مصر برای رقبای منطقه‌ای جمله عربستان و ترکیه دارای پیامد‌هایی خواهد بود و قطعاً بادقت این موضوع را زیر نظر خواهند داشت؛ زیرا روابط مصر و ایران یکی از عوامل تعیین کننده مهم برای اتحاد‌ها و همسویی‌های منطقه‌ای بوده و خواهد بود. از طرفی همان‌طور که بهبود روابط با عربستان فضا را برای برقراری روابط با مصر مساعد کرده است، بهبود روابط با مصر قطعاً تأثیر مثبتی بر روابط ایران با مراکش هم خواهد گذاشت؛ بنابراین فارغ از هر تحولی که در روابط دو کشور رخ‌داده و هر موانعی که قبلاً مانع برقراری روابط بوده است، باید در شرایط فعلی به برقراری روابط دو کشور با دید مثبت نگاه کنیم؛ زیرا تحقق این امر برای منافع ملی کشور و بهبود جایگاه کشور در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی بسیار مهم است.


ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید