به نظر میرسد که دولت چهاردهم در آغاز مسیر خود برای بهبود روابط با غرب و حفظ توازن در سیاست خارجی با مشکلات متعددی مواجه شود. از یک سو روسیه به دلیل جنگ اوکراین و مواجهه با غرب، علاقهمند است تا ایران را بهعنوان یک شریک در کنار خود حفظ کند و اجازه ندهد با بهبود روابط ایران و غرب فاصله میان مسکو و تهران افزایش پیدا کند و از سوی دیگر انتظار میرود که دولتهای غربی برای بهبود روابط با تهران پیششرطهایی برای رابطه تهران و مسکو وضع کنند. رسانههای غربی از ماهها قبل فضاسازی در مورد احتمال انتقال موشکهای کوتاهبرد و میانبرد بالستیک ایران به روسیه برای استفاده در جنگ اوکراین را آغاز کردهاند.
به گزارش نبأخبر،نتیجه انتخابات ۱۵ تیر و انتخاب مسعود پزشکیان بهعنوان رئیسجمهور ایران که یکی از برنامههای اصلی خود را بازگشت توازن به سیاست خارجی و تلاش برای مذاکره با غرب برای رفع تحریمها عنوان کردهبود، چشماندازی از تحول در سیاست خارجی ایران ایجاد کرد که ممکن است روابط تهران و مسکو را تحت تاثیر قرار دهد.
به نظر میرسد که دولت چهاردهم در آغاز مسیر خود برای بهبود روابط با غرب و حفظ توازن در سیاست خارجی با مشکلات متعددی مواجه شود. از یک سو روسیه به دلیل جنگ اوکراین و مواجهه با غرب، علاقهمند است تا ایران را بهعنوان یک شریک در کنار خود حفظ کند و اجازه ندهد با بهبود روابط ایران و غرب فاصله میان مسکو و تهران افزایش پیدا کند و از سوی دیگر انتظار میرود که دولتهای غربی برای بهبود روابط با تهران پیششرطهایی برای رابطه تهران و مسکو وضع کنند.
روسیه بهعنوان یک قدرت جهانی، عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد و همسایه شمالی ایران همواره نقش مهمی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران داشتهاست. روابط دو کشور در دولت سیزدهم به شکل بیسابقهای متحول شد تا جایی که ایران حاضر شد هزینههای سنگینی برای حمایت از روسیه در تجاوز به اوکراین بپردازد.
بهرغم هزینههایی که ایران برای توسعه روابط با روسیه در شرایط جنگی متحمل شد، طرف روس در طول دو سال و نیم گذشته در اجرای تعهدات خود نسبت به ایران تعلل زیادی نشان دادهاست و گهگاه با رفتارهایی خارج از عرف و تحقیرآمیز با طرف ایرانی برخورد کردهاست. پس از درگذشت رئیسجمهور و وزیر امور خارجه فقید جمهوری اسلامی ایران در حادثه سقوط بالگرد و برگزاری انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری، به نظر میرسد که با انتخاب یک رئیسجمهور اصلاحطلب، روابط ایران و روسیه در دوره جدید دستخوش تغییراتی شود.
به جز دوره جنگ عراق علیه ایران با حمایت گسترده تسلیحاتی شوروی و اشغال افغانستان توسط این کشور، جمهوری اسلامی همواره تلاش کردهاست رابطه نزدیک و دوستانهای با مسکو داشتهباشد. بلافاصله پس از پایان جنگ تحمیلی، تهران دلخوریهای ناشی از حمایت گسترده نظامی شوروی از صدام حسین و اشغال افغانستان را کنار گذاشت و تلاش کرد تا روابطاش را با مسکو احیا کند.
سفر اکبر هاشمیرفسنجانی، رئیس وقت مجلس شورای اسلامی به مسکو و استقبال سران اتحاد جماهیر شوروی، باعث جهش جدی در روابط دوجانبه میان تهران و مسکو شد. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، تهران بار دیگر تقویت روابطش را با روسیه در دستور کار قرار داد و سال ۱۳۷۹ در سفر سیدمحمد خاتمی، رئیسجمهور وقت ایران به روسیه یک توافق همکاری بلندمدت ۲۰ساله میان ایران و روسیه امضا شد.
روابط تهران و مسکو در دهه ۱۳۹۰ نیز با قوت پیگیری شد. جنگ داخلی سوریه و همسویی ایران و روسیه در حمایت از حکومت بشار اسد، باعث شد تا دو کشور بیش از هر زمان دیگری به لحاظ نظامی و امنیتی با یکدیگر وارد تعامل شوند. در دولتهای یازدهم و دوازدهم، محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه وقت ایران برای هماهنگیها در خصوص شرایط سوریه و توافق هستهای بیش از ۳۰ بار به روسیه سفر کرد.
روابط دو کشور در سالهای اخیر با حاکم شدن رویکرد نگاه به شرق در سیاست خارجی ایران بیش از پیش تقویت شدهاست تا جایی که روسیه در کنار چین جایگاه ویژهای در سیاست خارجی دولت سیزدهم پیدا کرد و بسیاری از تحلیلگران سیاست خارجی دولت سیزدهم را غیرمتوازن توصیف میکردند.
انتظار میرود در دولت چهاردهم نیز روابط با روسیه از جمله اولویتهای اصلی سیاست خارجی باشد. محمود شوری، معاون مؤسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس) و کارشناس ارشد مسائل روسیه میگوید: «بین آن چیزی که اراده رئیسجمهور منتخب و دولت چهاردهم است و آن چیزی که میتواند رخ بدهد، تفاوتهایی وجود خواهد داشت. همیشه اراده یک دولت برای پیشبرد سیاست خارجی، ممکن است به تحقق نرسد یا با موانعی مواجه شود.
البته معنایش این نیست که سیاست خارجی که از سوی مسعود پزشکیان مطرح شدهاست غیرواقعگرایانه یا رویایی است. مسعود پزشکیان با توجه به شرایطی که ایران با آن مواجه است، دیدگاههایی را مطرح کردهاست که به نظر میرسد اصولی و منطقی است. اما موانع و محدودیتهای زیادی در مسیر عملی کردن این سیاست وجود دارد. طبیعتاً کار دولت این است که بتواند راههایی پیدا کند که اهداف خودش را با توجه به موانع، محدودیتها و شرایط میدانی پیش ببرد.»
مسعود پزشکیان در یادداشتی که برای توصیف سیاست خارجی دولتش با عنوان «پیام من به جهان جدید» به زبان انگلیسی در روزنامه تهرانتایمز منتشر کرد، نوشتهاست: «چین و روسیه همواره در روزهای سخت دوست و پشتیبان ما بودهاند. ما این دوستی را بسیار ارزشمند میدانیم… روسیه یک همپیمان راهبردی ارزشمند و همسایه ایران است و دولت من متعهد است که به گسترش و تقویت همکاریهایمان پایبند بماند. ما برای مردم روسیه و اوکراین آرزوی صلح داریم و دولت من آماده حمایت فعالانه از ابتکارات دیپلماتیک در جهت دستیابی به این هدف خواهد بود. دولت من همکاریهای دوجانبه و چندجانبه با روسیه را – بهویژه در چارچوبهایی مانند بریکس، سازمان همکاری شانگهای و اتحادیه اقتصادی اوراسیا – در اولویت قرار خواهد داد.»
محمود شوری میگوید: «خیلی نباید نگران روابط با روسیه به عنوان مانعی در مقابل توسعه روابط با غرب بود. خیلی از کشورهای جهان هستند که رابطه متوازنی با روسیه و غرب، حتی پس از آغاز جنگ اوکراین در پیش گرفتهاند. بهتازگی شاهد بودیم که نارندرا مودی، نخستوزیر هند هم در اجلاس سران ناتو شرکت کرد و هم در یک سفر رسمی به مسکو رفت. خیلی کشورهای همسایه ما از جمله امارات متحده عربی، عربستان سعودی و ترکیه نیز سیاستهایی مشابه پیگیری میکنند. در واقع این نمونهها نشان میهد که با در پیش گرفتن سیاست خارجی حرفهای و منطقی میتوان همزمان با دو طرف رابطه متعادلی را برقرار کرد.»
میان دو تیغه
نتیجه انتخابات ۱۵ تیر و انتخاب مسعود پزشکیان بهعنوان رئیسجمهور ایران که یکی از برنامههای اصلی خود را بازگشت توازن به سیاست خارجی و تلاش برای مذاکره با غرب برای رفع تحریمها عنوان کردهبود، چشماندازی از تحول در سیاست خارجی ایران ایجاد کرد که ممکن است روابط تهران و مسکو را تحت تاثیر قرار دهد. یکی از مهمترین زمینههای اختلاف ایران و اروپا در سه سال گذشته که باعث شدهاست روابط ایران و کشورهای اروپایی تا پایینترین سطح خود در سه دهه گذشته سقوط کند، ادعای کمک تسلیحاتی ایران به روسیه در طول جنگ اوکراین بود.
تابستان سال ۱۴۰۱ رسانههای آمریکا به نقل از مقامهای آگاه ادعای فروش پهپادهای ایرانی به روسیه برای استفاده در جنگ اوکراین را مطرح کردند و پس از آن جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی رئیسجمهور آمریکا، رسماً این ادعا را مطرح کرد. ایران هرگز این اتهام را نپذیرفتهاست، اما انتشار گسترده تصاویر پهپادهای ارتش روسیه موسوم به «گران ۲» که شباهت بسیاری به پهپادهای انتحاری شاهد ۱۳۶ ایرانی داشت، باعث شد تا ظن غرب به فروش تسلیحات ایرانی به روسیه برای استفاده در جنگ اوکراین افزایش پیدا کند.
همزمانی این اتهامها با التهابات اجتماعی ۱۴۰۱ در ایران و انتقادهای گسترده دولتهای اروپایی از برخوردها با اعتراضات، باعث شد که روابط ایران و غرب به پایینترین سطح خود در طول سالیان گذشته برسد و کشورهای اروپایی که در دوران ترامپ دستکم در ظاهر تلاش میکردند تا از منافع ایران در مقابل تحریمهای آمریکا دفاع کنند، به پرچمداران محکوم کردن ایران در نهادهای بینالمللی تبدیل شدند؛ تا جایی که خردادماه امسال، سه کشور اروپایی بهرغم مخالفت آمریکا، قطعنامه محکومیت ایران را در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی تصویب کردند.
به نظر میرسد که دولت چهاردهم در آغاز مسیر خود برای بهبود روابط با غرب و حفظ توازن در سیاست خارجی با مشکلات متعددی مواجه شود. از یک سو روسیه به دلیل جنگ اوکراین و مواجهه با غرب، علاقهمند است تا ایران را بهعنوان یک شریک در کنار خود حفظ کند و اجازه ندهد با بهبود روابط ایران و غرب فاصله میان مسکو و تهران افزایش پیدا کند و از سوی دیگر انتظار میرود که دولتهای غربی برای بهبود روابط با تهران پیششرطهایی برای رابطه تهران و مسکو وضع کنند. رسانههای غربی از ماهها قبل فضاسازی در مورد احتمال انتقال موشکهای کوتاهبرد و میانبرد بالستیک ایران به روسیه برای استفاده در جنگ اوکراین را آغاز کردهاند.
روسیه حتی پیش از آغاز جنگ اوکراین هم در رسیدن به توافق میان ایران و غرب کارشکنی میکرد. محمدجواد ظریف، وزیر خارجه پیشین جمهوری اسلامی ایران که اکنون مسئولیت ریاست شورای راهبری انتقالی دولت چهاردهم را بر عهده دارد، بارها به نمونههای کارشکنی روسیه در رسیدن به توافق برجام اشاره کردهاست.
بعد از آغاز جنگ اوکراین، کارشکنیهای روسیه شکل علنی به خود گرفت؛ تا جایی که سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه در یک نشست خبری موافقت با احیای برجام را منوط به گرفتن تضمین کتبی از دولتهای غربی برای لغو تحریمهای اعمالشده توسط غرب علیه روسیه عنوان کرد.
در برابر غرب هم علاقه چندانی به روابط نزدیک ایران و روسیه ندارد. دولتهای غربی همچنان ایران را به تامین تسلیحاتی روسیه در جنگ اوکراین متهم میکنند و قاعدتاً برای بهبود روابط با تهران شروطی در این زمینه مطرح خواهند کرد. هرچند ایران بارها ارائه تسلیحات به روسیه جهت استفاده در جنگ اوکراین را تکذیب کردهاست، اما دولتهای غربی هنوز در این زمینه قانع نشدهاند و به نظر میرسد که تهران برای مذاکرات با دولتهای اروپا کار سختی در پیش داشتهباشد.
در عین حال لغو بستههای تحریمی اروپا علیه ایران به بهانه تامین تسلیحاتی روسیه نیز یکی از دستورکارهایی است که دولت چهاردهم باید در مسیر بهبود روابط با غرب پیگیری کند.
مسلماً مدیریت این فشارها از سوی مسکو، بروکسل و واشنگتن برای اثرگذاری در روابط خارجی ایران یکی از مشکلترین وظایفی است که وزیر امور خارجه دولت چهاردهم بر عهده خواهد داشت.
محمود شوری در این خصوص میگوید: «قدرتهای غربی حتماً تلاش خواهند کرد که با تحت فشار قرار دادن ایران، ایران را ناگزیر کنند که در مقابل جنگ اوکراین اعلام موضع کند. ایران بارها اعلام کردهاست که تسلیحاتی به روسیه ندادهاست و در جنگ روسیه و اوکراین اعلام بیطرفی کردهاست. با این حال، غرب در مسیر یارگیری برای مقابله با روسیه، دنبال این خواهد بود که ایران را به موضعگیری وادار کند و از حالت بیطرف به حالت مخالف روسیه تبدیل کند.
بعید است چنین تحولی در سیاست خارجی ایران رخ دهد. همین موضوع میتواند یک مانع جدی در مسیر تحول و بهبود روابط ایران و غرب باشد. از سال ۲۰۱۸ که دونالد ترامپ از برجام خارج شد و ایران به تدریج تعهدات خود را در برجام متوقف کرد، نهتنها همچنان مشکلات قبلی میان ایران و غرب از بین نرفتهاست، بلکه موضوعهایی مانند جنگ اوکراین، جنگ غزه و مسائل داخلی ایران هم به عنوان موضوع جدید به پرونده روابط ایران با اروپا و آمریکا اضافه شدهاست.»
این تحلیلگر مسائل روسیه معتقد است: «اما تمام این موانع و محدودیتها به این معنا نیست که هیچ راهی برای بهبود رابطه ایران و غرب وجود ندارد. حتماً در شرایط موجود غربیها هم انگیزههای زیادی دارند که بخواهند تنشهای خودشان را با ایران کمتر بکنند یا دستکم این تنش را مدیریت کنند و اجازه ندهند که در این شرایط، پرونده هستهای ایران به یک تهدید جدی برای غرب تبدیل شود.»
شریک بیوفا
بهرغم رابطه بسیار نزدیک و دوستانه دولت سیزدهم با روسیه، مسکو در اجرای تعهدات خود در قبال ایران تعلل و تاخیر زیادی به خرج دادهاست. در طول یکسالونیم گذشته، بارها از سوی مقامهای رسمی ایران اعلام شدهاست که توافق تهران و مسکو برای ارائه تجهیزات نظامی پیشرفته از جمله هلیکوپترهای تهاجمی و جنگندههای پیشرفته سوخو ۳۵ نهایی شدهاست، با این حال بهرغم گذشت بیش از یک سال از زمانی که رسانههای ایرانی خبر از واگذاری جنگندههای سوخو ۳۵ به ایران دادند، هنوز خبری از رسیدن این تجهیزات نظامی به ایران نیست و دقیقاً مشخص نیست دلیل تعلل روسیه از واگذاری این جنگندهها به ایران چیست.
در عین حال روسیه قرار بود پاییز امسال واحد دوم نیروگاه اتمی بوشهر را براساس قراردادی که در دولت دوازدهم امضا کردهبود، به ایران تحویل دهد. با این حال نهتنها هیچ نشانهای مبنی بر تکمیل این پروژه توسط طرف روس وجود ندارد، بلکه مقامهای سازمان انرژی اتمی ایران گفتهاند که این نیروگاه دستکم ۵ سال دیگر و با فناوری کاملاً ایرانی و توسط متخصصان ایرانی تکمیل خواهد شد.
سفیر پیشین روسیه در ایران، لوان جاگاریان، در مصاحبههای خود گفتهبود که دلیل بدعهدی کمپانی روساتم در تکمیل پروژه واحدهای دوم و سوم نیروگاه اتمی بوشهر، بدهیهای ایران به این شرکت است. مقامهای سازمان انرژی اتمی ایران سال گذشته اعلام کردهبودند که در مذاکره با مقامهای دولت روسیه به سازوکارهایی برای تصفیه این بدهیها رسیدهاند، اما به نظر میرسد که این سازوکارها مورد قبول روساتم قرار نگرفتهاست و این شرکت کلاً مشارکت خود را در ادامه پروژه نیروگاه اتمی بوشهر متوقف کردهاست.
بدعهدیهای روسیه در رابطه با تهران فقط به توافقهای نظامی و اتمی خلاصه نمیشود. دولت سیزدهم چندین بار وعدههای بزرگی را در مورد روابط با روسیه مطرح کرد که هیچیک از آنها تا روزهای پایانی کار این دولت عملی نشدند. از جمله این وعدهها میتوان به ادعای سرمایهگذاری ۴۰ میلیارد یورویی روسیه در صنایع نفت ایران و یا رسیدن مبادلات تجاری دو کشور به ۴۰ میلیارد دلار در عرض یکسالونیم اشاره کرد.
وزیر نفت ایران، جواد اوجی، خردادماه سال ۱۴۰۱ در روز ملی روسیه با حضور در سفارت روسیه اعلام کردهبود که مبادلات تجاری ایران و روسیه در طول یک سال و نیم آینده به ۴۰ میلیارد دلار در سال خواهد رسید. این در حالی است که براساس آمار گمرک، کل مبادلات تجاری ایران و روسیه در سال ۱۴۰۲ در عدد ۲/۵ میلیارد دلار متوقف ماند.
برخورد نامحترمانه
بهرغم تلاشهای دولت جمهوری اسلامی برای حمایت از روسیه پس از جنگ اوکراین و تقویت روابط با مسکو، دولت روسیه در مقاطع حساس به جای احترام و تکریم جمهوری اسلامی، اقدامها و اظهاراتی را انجام داد که احساس بیاحترامی و برخورد ناشایست از آن برداشت میشد. این برخوردها پس از درگذشت نابهنگام رئیسجمهور فقید ایران، شدت گرفت. برای مثال، بهرغم دعوت تهران از نماینده روسیه برای شرکت در نشست گروه تماس منطقهای در مورد افغانستان، نماینده روسیه حاضر به مشارکت در این اجلاس نشد.
همین نماینده، دو روز بعد، درست در شرایطی که سرپرست وزارت امورخارجه جمهوری اسلامی ایران برای شرکت در نشست وزرای خارجه کشورهای عضو گروه بریکس در نووگراد روسیه حضور داشت، علناً از تعلیق گفتوگوها برای توافق جامع همکاریهای بلندمدت ایران و روسیه خبر داد و ایران را متهم به تعلل در اجرای تعهدات خود کرد.
این اظهارنظر رسانهای از سوی مسکو در شرایطی که سرپرست وزارت امور خارجه ایران و وزیر خارجه روسیه در یک اتاق حضور داشتند، شائبه بیاحترامی و فشار به تهران را افزایش داد. بلافاصله بعد از این اظهارنظر، سخنگوی کرملین و وزیر خارجه روسیه تلاش کردند با تغییر لحن و ادبیات، کمی از زهر اظهارات مدیر میانی وزارت خارجه روسیه در مورد مذاکرات توافق جامع بکاهند.
نهایتاً با گذشت چند روز مشخص شد که دولت روسیه با این اظهارات قصد داشتهاست تا تهران را تحت فشار قرار دهد که در دوران فترت پیش از انتخابات، به سرعت دو توافقنامه دوجانبه میان دو کشور را اجرایی کند. نهایتاً محمد مخبر، سرپرست ریاستجمهوری اسلامی ایران، ۱۰ روز بعد از این اظهارنظرها «قانون موافقتنامه همکاری در حوزه امنیت اطلاعات بین دولت جمهوری اسلامی ایران و دولت فدراسیون روسیه» و «قانون موافقتنامه تاسیس و چارچوب فعالیت مراکز فرهنگی بین دولت جمهوری اسلامی ایران و دولت فدراسیون روسیه» را برای اجرا ابلاغ کرد.
امضای توافقنامه جامع همکاریهای بلندمدت ایران و روسیه، یکی از نخستین دستورکارهای سیاست خارجی مسعود پزشکیان است. هرچند بعید است متن و تعهدات این توافقنامه بعد از تغییر دولت تفاوتی نسبت به گذشته پیدا کند، اما دستگاه سیاست خارجی ایران باید به طرف روس نشان دهد که این توافقنامه یک معاهده دوجانبه از موضع برابر است و نه توافقنامهای که از سر اجبار و تحت فشار و فرمان مسکو بسته شدهباشد.
معاون مؤسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس) میگوید: «نوع تلاش ما برای بهبود شرایط میان ایران و غرب، نهتنها مخل رابطه ما با روسیه نیست، بلکه حتی میتواند انگیزهای برای تقویت روابط با روسیه باشد. در واقع هر اندازه که ایران روابط گستردهتری با غرب برقرار کند، روسها نگاه متوازنتر و محترمانهتری نسبت به ایران خواهند داشت و رابطه تهران و مسکو بیشتر به سمت یک رابطه متقارن میل خواهد کرد.»
هیچ چیز تغییر نمیکند
بعد از اعلام نتایج انتخابات در ایران، بسیاری از رسانههای غربی با توجه به شعارهای مسعود پزشکیان در انتخابات در گزارشهای خود پیشبینی کردند که سیاست خارجی ایران در دولت چهاردهم با تغییراتی مواجه خواهد شد. اما برخلاف رسانههای غربی، رسانههای روسیه معتقدند که انتخاب رئیسجمهور جدید در ایران باعث تغییری در روابط مسکو و تهران نخواهد شد.
روزنامه کامرسانت در گزارشی در مورد انتخاب مسعود پزشکیان نوشت: «انتظار نمیرود در دوره ریاستجمهوری پزشکیان خطوط اصلی سیاست خارجی ایران مورد تجدیدنظر قرار گیرد، بهویژه بعید به نظر میرسد که مسیر صمیمیت با روسیه تغییر کند.» پایگاه خبری اورای روسیه نیز در گزارشی مینویسد: «در دوره ریاستجمهوری مسعود پزشکیان، شتاب رشد روابط با روسیه به اندازه رقیب او سعید جلیلی نخواهد بود، چراکه او اولویت خود را احیای روابط با آمریکا و جذب سرمایهگذاری خارجی و بعد از آن شراکت استراتژیک با روسیه و چین قرار دادهاست.»
مایس قربانف، تحلیلگر مسائل خاورمیانه در گفتوگو با پایگاه خبری اورا میگوید که «تصمیمگیر اصلی در ایران رهبر معظم، [آیتالله] علی خامنهای است. او تمام تصمیمهای کلیدی را میگیرد. این مسئله در قانون اساسی ایران پیشبینی شدهاست.»
خوشبینی رسانههای روس در مورد دورنمای روابط ایران و روسیه در دولت جدید، با پیامی که محمد مخبر، سرپرست ریاستجمهوری ایران یک روز پیش از دور دوم انتخابات در ایران در سفر به قزاقستان در حاشیه نشست سران کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای به ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه داد، تقویت شدهبود. مخبر در دیدار با رئیسجمهور روسیه گفتهبود: «رهبر ایران گفتند به شما بگویم که مسائل بین ایران و روسیه بسیار عمیق هستند که با تغییر دولتها تغییر نخواهند کرد.»
محمود شوری میگوید: «روابط متوازن ایران با روسیه و غرب، یکی از دیدگاههای منطقی است که دولت جدید قرار است دنبال کند، اما اینکه در عمل چنین رابطه متوازنی چگونه خواهد بود و تنشهای موجود میان روسیه و غرب چگونه بر این رابطه اثرگذار است، سوالی است که هنوز جواب آن روشن نیست و بسیار به عملکرد دولت و تحولات پیش روی بینالمللی بستگی دارد.»
وی معتقد است: «واقعیتی که وجود دارد این است که ایران باید تلاش کند تا رابطه خودش را با قدرتهای غربی به شرایط متعادل برساند و آن را از وضعیت نامطلوب کنونی به شرایطی برساند. دستکم دولت بعد باید کاری کند که مقصر تیره شدن روابط با غرب تلقی نشود. ایران باید اقداماتی در سیاست خارجی انجام دهد که حسننیت خود را نشان دهد و خود را به عنوان یک بازیگر مسئول در عرصه بینالمللی نشان دهد. اما مشخص نیست که بهرغم عملی شدن چنین گامهایی، غرب هم پاسخ مثبت و متقابل نشان دهد.»