نقش بی‌بدیل سردار سلیمانی در مقابله با تروریسم تکفیر ی و پروژه «خاورمیانه جدید»

به نقل از منابع کارشناسی

او نه تنها به مقابله با سلطه‌گری غربی‌ها پرداخت، بلکه با ایجاد اتحادهای استراتژیک در سراسر منطقه و با تربیت نسل جدیدی از مبارزان مقاومت، توانست نقشه‌های آمریکا برای تجزیه کشورهای منطقه و ایجاد تفرقه را ناکام بگذارد. این عملکرد، به ویژه در عراق و سوریه، باعث شد که سردار سلیمانی به یک نماد از شکست هژمونی آمریکا و یک پیشگام در ایجاد تغییرات بزرگ در نظم جهانی تبدیل شود.

به گزارش نبأخبر،دولت آمریکا تحت فرماندهی دونالد ترامپ، سیزدهم دی‌ماه پنج سال پیش، سردار حاج قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در یک حمله تروریستی در نزدیکی فرودگاه بغداد به شهادت رساند. هدف اصلی آمریکا از این اقدام، تضعیف محور مقاومت و تغییر موازنه قدرت در منطقه غرب آسیا به نفع واشنگتن بود. اما حقیقت این است که ترور سلیمانی نه تنها نتوانست نقشه‌های آمریکا را محقق کند، بلکه باعث شد که میراث او همچنان به عنوان مشعلی در مسیر تغییر نظم جهانی و تحول در روابط بین‌الملل ادامه یابد. سردار سلیمانی با دیدگاه‌های خود در عرصه سیاست جهانی، مسیر جدیدی را ترسیم کرد که به وضوح نشان‌دهنده افول هژمونی آمریکا و رشد چندجانبه‌گرایی در صحنه بین‌المللی بود.
هویت فراملی و مقاومت جهانی
سردار سلیمانی به عنوان یک فرمانده ملی و بین‌المللی، نه تنها در داخل ایران بلکه در سطح جهانی، نمادی از مقاومت و ایستادگی در برابر سلطه‌گری غرب به ویژه ایالات متحده و رژیم صهیونیستی شد. وی به کمک جبهه جهانی مقاومت، هویتی فراملی و فرامذهبی ایجاد کرد که فراتر از مرزهای سیاسی، اجتماعی و مذهبی به اتحاد ملت‌ها در برابر استکبار جهانی دامن زد. این انسجام اجتماعی در کشورهای مختلف از عراق و سوریه تا لبنان و فلسطین، به یک جنبش مقاومت تبدیل شد که نه تنها در برابر تجاوزات آمریکا و هم‌پیمانانش ایستادگی کرد، بلکه به طور فعال در تلاش برای تغییر نظم جهانی نقش‌آفرینی کرد.
پس از شهادت سلیمانی، این هویت مقاومت نه تنها از بین نرفت بلکه با قدرت بیشتری گسترش یافت. در سال‌های پس از ترور، اقدامات و اعتراضات گسترده‌ای از جمله تشویق جهانی سردار سلیمانی در کنفرانس‌های بین‌المللی و حمایت‌های مردمی در کشورهایی چون هند و کشمیر نشان داد که مدل و الگوی مقاومت او نه تنها در سطح منطقه‌ای بلکه در سطح جهانی نیز جذابیت پیدا کرده است.
شکست هژمونی آمریکا و تغییر معادلات جهانی
آمریکا و غرب با تکیه بر نظریه‌هایی همچون «پایان تاریخ» فوکویاما و «جنگ تمدن‌ها»ی هانتینگتون، پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی خود را هژمون بلامنازع در سطح جهانی می‌دیدند. در چنین شرایطی، سردار سلیمانی به عنوان یکی از مهم‌ترین شخصیت‌های محوری در محور مقاومت، نقشه‌های آمریکا در منطقه غرب آسیا را با موفقیت به چالش کشید،از حملات تروریستی در سوریه و عراق گرفته تا جنگ‌های نیابتی در لبنان و یمن. سلیمانی با ایجاد شبکه‌ای از نیروهای مقاومت، هژمونی ایالات متحده را در این منطقه تضعیف و آن را به یک چالش جدی تبدیل کرد.
او نه تنها به مقابله با سلطه‌گری غربی‌ها پرداخت، بلکه با ایجاد اتحادهای استراتژیک در سراسر منطقه و با تربیت نسل جدیدی از مبارزان مقاومت، توانست نقشه‌های آمریکا برای تجزیه کشورهای منطقه و ایجاد تفرقه را ناکام بگذارد. این عملکرد، به ویژه در عراق و سوریه، باعث شد که سردار سلیمانی به یک نماد از شکست هژمونی آمریکا و یک پیشگام در ایجاد تغییرات بزرگ در نظم جهانی تبدیل شود.
مقابله با پروژه «خاورمیانه جدید»
آمریکا پس از فروپاشی شوروی و پایان جنگ سرد، به دنبال طرح‌هایی همچون «خاورمیانه جدید» بود که هدف آن تجزیه کشورهای بزرگ منطقه و برهم زدن نظم موجود در غرب آسیا بود. طرح‌هایی همچون «سایکس-پیکو جدید»، که در پی تجزیه و کوچک‌سازی کشورهای منطقه بودند، با ورود داعش به منطقه در سال ۲۰۱۴ شدت گرفت. اما سردار سلیمانی با ایجاد یک جبهه متحد از نیروهای مقاومت در عراق، سوریه و یمن، توانست این نقشه‌ها را متوقف کند. او با مداخله‌های به‌موقع خود در درگیری‌های داخلی در عراق و سوریه و نیز مبارزه با گروه‌های تروریستی، از تقسیم این کشورها و برهم زدن ساختار سیاسی-اجتماعی آن ها جلوگیری کرد.این مقابله عملی با پروژه «خاورمیانه جدید» و موفقیت در حفظ یکپارچگی کشورهای منطقه، نه تنها موجب تضعیف نفوذ آمریکا در غرب آسیا شد بلکه به عنوان یک الگوی موفق در مقاومت در برابر طرح‌های غربی شناخته شد.


مقابله با اسلام‌هراسی و ظهور یک نظم جدید جهانی
در شرایط پس از جنگ سرد و فروپاشی بلوک شرق، غرب به ویژه ایالات متحده با بهره‌گیری از رسانه‌ها و دستگاه‌های تبلیغاتی خود، پروژه اسلام‌هراسی را به عنوان یک ابزار جدید برای ترسیم دشمن جدید دنبال کرد. سردار سلیمانی و محور مقاومت، در مقابل این پروژه ایستادند و نشان دادند که اسلام نه تنها تهدیدی برای غرب نیست، بلکه می‌تواند به عنوان نیرویی برای مقاومت در برابر سلطه‌گری‌های جهانی عمل کند.
این مقاومت نه تنها در سطح منطقه‌ای بلکه در سطح جهانی اثرگذار و موجب شد که کشورهای مختلف جهان به این نتیجه برسند که یک نظم جهانی جدید در حال شکل‌گیری است که از سوی قدرت‌های جدید و بازیگران متعدد به رهبری جبهه مقاومت ترسیم می‌شود. شهادت سلیمانی نه تنها جلوی گسترش اسلام‌هراسی را گرفت، بلکه زمینه‌ساز شکل‌گیری بلوک‌های جدید قدرت در سیاست جهانی شد.
در واقع میراث سردار حاج قاسم سلیمانی در گذشت زمان نه تنها تضعیف نشد، بلکه با قدرت و سرعت بیشتری در حال گسترش است. او با ایجاد هویت فراملی و ترویج مقاومت، توانست نه تنها نظم جهانی تک‌قطبی آمریکا را به چالش بکشد، بلکه با مقاومت در برابر طرح‌های تقسیم منطقه و اسلام‌هراسی، یک الگوی جدید برای تغییرات جهانی به جهان ارائه دهد. به این ترتیب، سردار سلیمانی نه فقط در زمان حیات خود بلکه پس از شهادتش، نقشی حیاتی در تحول سیاست‌های جهانی و شکل‌گیری نظمی جدید ایفا کرد که در آن نقش قدرت‌های مستقل و مخالف سلطه‌گری غرب به وضوح بیشتر می‌شود.


ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید