ممکن است روحانی نخستین رئیس‌جمهور یک‌دوره‌ای ایران باشد

المانیتور: «تردیدی نداشته باشید: روحانی در میانهٔ جنگی سخت قرار دارد که ممکن است وی را به نخستین رئیس‌جمهور یک‌دوره‌ای از ۱۳۵۹ تا کنون بدل سازد.» هرچند باخت وی امری حتمی نیست، عناصر تضمین‌کنندهٔ پیروزی‌اش هم در انتخابات پیش رو هنوز وجود ندارند. سرمایهٔ اصلی‌اش، یعنی برنامهٔ جامع اقدام مشترک (برجام) مورّخ ۲۳ تیر ۱۳۹۴، […]

المانیتور: «تردیدی نداشته باشید: روحانی در میانهٔ جنگی سخت قرار دارد که ممکن است وی را به نخستین رئیس‌جمهور یک‌دوره‌ای از ۱۳۵۹ تا کنون بدل سازد.»

هرچند باخت وی امری حتمی نیست، عناصر تضمین‌کنندهٔ پیروزی‌اش هم در انتخابات پیش رو هنوز وجود ندارند. سرمایهٔ اصلی‌اش، یعنی برنامهٔ جامع اقدام مشترک (برجام) مورّخ ۲۳ تیر ۱۳۹۴، به نظر نمی‌رسد که مردم کوچه‌وبازار را راضی کرده باشد. ممکن است که بگوییم برجام باعث شده تا صادرات نفت کشور دوبرابر شود و به انزوای سیاسی و اقتصادی‌ آن پایان داده باشد، ولی برای مخالفان روحانی در تهران، هیچ‌یک از اینها محلی از اعراب ندارد.

تردیدی نداشته باشید: روحانی در میانهٔ جنگی سخت قرار دارد که ممکن است وی را به نخستین رئیس‌جمهور یک‌دوره‌ای از ۱۳۵۹ تا کنون بدل سازد. این همان چیزی‌ست که مخالفان محافظه‌کارش برای آن می‌جنگند؛ ولی، علی‌رغم شکل‌دهی به گفتمانی به‌شدت ضددولتی، بهره‌بردن از کاستیهای برجام، برجسته‌سازی شکستهای تیم روحانی از زمان روی‌کارآمدنش در ۱۳۹۲ تاکنون ثمربخش نبوده‌است. دلایل اصلی شکست محافظه‌کاران شامل متحدنبودن و نداشتنِ کاندیداهایی قوی برای شکست‌دادن رئیس‌جمهور فعلی در پای صندوقهای رأی است.

عدنان طباطبایی، کارشناس مسائل ایران و مدیر اجرایی اندیشکدهٔ کارپو – مستقر در آلمان – به المانیتور گفته «شکی نیست که فشار عظیمی روی روحانی‌ست، ولی به نظرم خطری انتخاب دوبارهٔ وی را تهدید نمی‌کند؛ زیرا هنوز حریف جدی‌ای ندارد.» وی می‌افزاید: «پشتوانهٔ رأی مردمی برای روحانی قطعاً کم‌رنگ‌تر خواهد شد و پیچیدگیهای اجرای برجام همین حالا هم سیاست خارجی وی را با تردید مواجه ساخته‌است.»

انتخاب دونالد ترامپ به ریاست‌جمهوری ایالات متحده نیز اثری منفی بر دولت روحانی گذاشته، بیشتر به این دلیل که ترامپ بارها در مناسبتهای گوناگون گفته که توافق هسته‌ای باید اصلاحیه بخورد.

در دیدار ۷ آذر رهبر معظم (انقلاب) با (فرماندهان و مسئولان نیروی دریاییِ) ارتش، آیت‌الله علی خامنه‌ای برای نخستین بار و علناً تیم رئیس‌جمهور را به خاطر شتاب‌زدگی برای دست‌یابی به توافق سرزنش کرد. بدین ترتیب، آنچه زمانی دستمایه‌ای مثبت برای روحانی به نظر می‌رسید، اکنون دارد به نقطه‌ضعفی برایش بدل می‌شود. همین به‌تنهایی، به فرض آن‌که وی دوباره انتخاب شود، منجر به دورهٔ دومی بالقوه ضعیف‌تر از دوره‌های دوم اسلافش خواهد شد.

طباطبایی معتقد است «روحانی احتمالاً رویکرد متمایل‌به‌غربش را دنبال نخواهد کرد. از این رو، ممکن است ایران خودش انزواگراتر شود، کمتر تمایل به یافتن شرکایی در غرب و منطقه داشته باشد، و نتیجتاً تندروهای کشور نیز کمتر نگران ایالات متحده‌ای با رئیس‌جمهوری جنگ‌طلب باشند. همین می‌‌تواند سپری‌کردن دورهٔ دوم را برای روحانی راحت‌تر کند.‌»

تا همین چند ماه پیش (دقیقاً در ۴ مهر)، عموماً گمان می‌شد که محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور پیشین، رقیب اصلی روحانی در انتخابات پیش رو باشد. او تحرکات انتخاباتی‌اش را در سراسر کشور آغاز کرده و با کم‌کردن فاصله‌اش با روحانی (در نظر سنجی ها) به تهدیدی واقعی علیه آمال رئیس‌جمهور فعلی تبدیل شده بود. سپس، در اواسط مهر، به نظر می‌رسد که روحانی مجالی برای آسایش یافت: آیت‌الله خامنه‌ای علناً به احمدی‌نژاد «توصیه» کرد که در انتخابات شرکت نکند.

محافظه‌کاری متمایل‌به‌ جناح میانه‌رو، که خواسته نامش فاش نشود، به المانیتور گفته که حواشی همراه با (آمدن) رئیس‌جمهور پیشین ممکن است ثبات داخلی را بر هم بزند.

فارغ از این موضوع، کسانی دیگر در میان محافظه‌کاران هستند که می‌خواهند از فرصت استفاده کرده و در برابر (حسن) روحانیِ به‌ظاهر تضعیف‌شده قد علم کنند.

سعید جلیلی، دبیر سابق شورای امنیت ملی، کاندیداتوری‌اش را اعلام کرده و بی‌اثرشدن توافق هسته‌ای را در صدر اولویتهایش قرار داده‌است. نامزدهای محتمل‌تر – مثلاً محمدباقر قالیباف، شهردار تهران، و غلامعلی حدادعادل، رئیس قبلی مجلس – هنوز اعلام نکرده‌اند که آیا شرکت خواهند کرد یا خیر.

یک نشانهٔ مثبت به نفع رئیس‌جمهور از جانب کسانی آمده که تصمیم گرفته‌اند با وی برای کسب کرسی ریاست‌جمهوری رقابت نکنند؛ اینها علی لاریجانی، رئیس مجلس، محسن رضایی، فرمانده پیشین سپاه، علی‌اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، و محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه، هستند.

برای موفق شدن، روحانی باید از پشتیبانی فعلی محافظه‌کاران میانه‌رو و محبوبیت عمومی آنها استفاده کند. وی، در عین حال، باید پاسخگوی نگرانیها و خواسته‌های متحدان اصلاح‌طلبش نیز باشد. روحانی، از زمان روی‌ کار آمدنش در ۱۳۹۲، به‌ندرت به حل مسائل مطرح‌شده از سوی طرف‌داران اصلاح‌طلبش پرداخته‌است که از جملهٔ آن مسائل باقی‌مانده می‌توان به موضوع سالها حصرخانگی میرحسین موسوی و مهدی کروبی، اشاره کرد. از موارد تحقق‌نیافتهٔ دیگر می‌توان به کاهش محدودیتهای اینترنتی و رسانه‌های اجتماعی و نیز حضور پرشمارتر اصلاح‌طلبان در کابینه اشاره کرد.

همان‌طور که پیشتر نیز در المانیتور بدان اشاره شده، اصلاح‌طلبان گزینهٔ دیگری جز روحانی در این انتخابات ندارند؛ ولی معنایش این نیست که وی می‌تواند دست‌به‌نقد هر رأی‌دهنده‌ای را همراه خود بیابد.

در واقع، بسیاری از ایرانیان، اگر احساس نارضایتی کنند، ممکن است ترجیح دهند در خانه بمانند و برای رأی دادن به کسی که به سیاستهایش اطمینانی ندارند در صفهای طولانی صندوقهای رأی نایستند.

منبع: الف


ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید