فاصله طبقاتی در طولانی‌ترین شب سال!

طبقه آخر هم طبق معمول، تلاش کردند به فرزندان خود بیاموزند که یلدا هیچ فرقی با شب‌های دیگر ندارد. درست مثل نوروز که فرقی با زمستان و پاییز ندارد.

به گزارش نبأخبر، یلدا هم گذشت. بعضی از خانواده‌ها دور هم جمع شدند، گفتند، خندیدند و خوردنی‌های یلدا را بر بدن زدند.

آن سو تَر اما بخشی از خانواده‌ها هم شب یلدای‌شان مثل باقی شب‌ها بود و سفره‌شان خالی. این فاصله طبقاتی است که این روزها به شدت قابل مشاهده است و در هر اتفاق و مناسبتی می‌شود آن را دید.

یک طبقه که در مناسبت‌های مختلف به اندازه یک سال یک خانواده متوسط خرج می‌کنند. عکس‌های‌شان را در فضای مجازی منتشر می‎‌کنند و آدمی با دیدن آنها فکر می‌کند یا خودش در ایران زندگی نمی‌کند یا آنها جایی به غیر از ایران سکنی گزیده‌اند.

طبقه دیگر که بخش مهمی از جامعه را در بر می‌گیرد، طبقه متوسطی است که در حال از دست دادن جایگاه خود است. یک دهه پیش این بخش از جامعه آجیل شب یلدا می‌خرید، سبد میوه‌اش پر بود، سفر می‌رفت، ماهیانه لباس می‌خرید و یک زندگی عادی داشت. حالا همین‌ها سفره‌شان را کوچک کرده‌اند. به جای آجیل تخمه می‌خرند، با یک هندوانه و یا انار و یک شام ساده سر و ته شب یلدا را هم می‌آوردند.

طبقه آخر هم طبق معمول، تلاش کردند به فرزندان خود بیاموزند که یلدا هیچ فرقی با شب‌های دیگر ندارد. درست مثل نوروز که فرقی با زمستان و پاییز ندارد. داراهای طبقه ندارها نهایتاً با یک هندوانه کوچک یلدا را جشن گرفتند.

نکته اما این است که با وضعیت فعلی و بحران اقتصادی که گریبان‌گیر کشور شده و همه معطل مذاکرات هسته‌ای هستند تا وضعیت بازار مشخص شود، فاصله طبقات هر روز بیشتر از قبل می‌شود و به افراد زیر خط فقر اضافه می‌شود.

حالت عادی این است که طبقه فرودست باید کم کم به طبقه متوسط تبدیل شود اما بسیاری از آنهایی که در دهه 80 و اواسط دهه 90 در دسته متوسط‌ها تعریف می‌شدند حالا به زیر خط فقر پرتاب شده‌اند و هر روز هم فاصله‌شان با این خط بیشتر می‌شود.

متاسفانه برخی از سنت‌های ایرانی، تبدیل به خجالت برای بخشی از سرپرست‌های خانواده‌ها شده است. خانواده‌هایی که نمی‌توانند از پس خریدن یک هندوانه یا یک کیلو انار بر بیایند. چه می‌گویم! برخی از آنها در نان شب‌شان مانده‌اند چه برسد به یلدا

آنها هم باید خجالت بکشند و هم باید زخم زبان بشنوند. مثلا از یک بی‌هنر، فخر فروش بشنوند که«کسی که بعد از ۳۰ سال نتواند زندگی خوبی داشته باشد بی دست و پا است.»

منصور ضابطیان در برنامه خوب «یلدای دو صفر» از میهمان هنرمند خود محمد بحرانی که با عروسک جناب خان شناخته می شود خواست آرزویی را بر زبان آورد گفت: همین که همه بتوانند همین سفره ساده (انار و خرمالو و آجیل) را بگسترانند. سقف آرزوهایمان با تورم لجام گسیخته چقدر کوتاه شده!


ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید