هدف ترامپ، اوکراین‌سازی ایران

به نقل از منابع کارشناسی

رئیس‌جمهور آمریکا ایران را در موقعیت تضعیف شده می‌بیند. با امضای فرمان اجرایی و با بازگرداندن فشار حداکثری به دنبال تضعیف بیشتر ایران است. در این موقعیت، مذاکره تنها ابزار ساده‌ای برای گرفتن امتیازات بیشتر از ایران است. نامه‌ای که او ادعا می‌کند به رهبر انقلاب نوشته نیز بیش از آنکه چراغ سبز برای به دست آمدن یک توافق برد-برد برای دوطرف باشد، تهدیدی علیه ایران است. در نگاه تاجرمسلکانه ترامپ، کشور‌هایی که به زعم او در موقعیت ضعف قرار دارند، باید امتیاز دهند. با همین تصور به دنبال تضعیف ایران و گرفتن نقاط قوت ایران است تا او را در موقعیتی مشابه اوکراین قرار دهد و به راحتی امتیاز بگیرد.

به گزارش نبأخبر،جنجال تازه ترامپ این بار با ادعای ارسال نامه به رهبر انقلاب آغاز شده است. رئیس‌جمهور آمریکا در مصاحبه روز جمعه با فاکس نیوز، گفت: «نامه‌ای برای رهبر ایران فرستادم و به او گفتم امیدوارم مذاکره کنید.» او گفت: «در نامه گفتم امیدوارم شما مذاکره کنید، زیرا برای آن‌ها بسیار بهتر خواهد بود.
اگر مجبور شویم، از نظر نظامی اقدام کنیم، این یک فاجعه برای آن‌ها خواهد بود.» او در مصاحبه روز جمعه در پاسخ به این سؤال که این نامه را چه زمانی برای رهبر ایران فرستاده پاسخ داد: «دیروز.» البته مسئول نمایندگی ایران در سازمان ملل بعد از انتشار این خبر گفت ایران هنوز نامه‌ای دریافت نکرده است.
در سایه گمانه‌زنی‌ها در مورد ارسال نامه و محتوای آن، اظهارات او در این گفت‌وگو این گزاره را اثبات می‌کند که گزینه یا جنگ یا مذاکره و مذاکره کردن ایران از موضع ضعف و تحت فشار برای دادن امتیاز، همچنان روی میز آمریکا قرار دارد. ترامپ برای آوردن ایران پای میز مذاکره با چهارچوب مدنظر خود، روی اعمال فشار برخی از روشنفکران و سیاستمداران مشتاق مذاکره حساب باز کرده است، به همین خاطر نیز با تقلید از روش رئیس‌جمهور دموکرات آمریکا، این موضوع را در رسانه‌ها مطرح کرده است.

هدف، اوکراین‌سازی ایران است
رئیس‌جمهور آمریکا ایران را در موقعیت تضعیف شده می‌بیند. با امضای فرمان اجرایی و با بازگرداندن فشار حداکثری به دنبال تضعیف بیشتر ایران است. در این موقعیت، مذاکره تنها ابزار ساده‌ای برای گرفتن امتیازات بیشتر از ایران است. نامه‌ای که او ادعا می‌کند به رهبر انقلاب نوشته نیز بیش از آنکه چراغ سبز برای به دست آمدن یک توافق برد-برد برای دوطرف باشد، تهدیدی علیه ایران است. در نگاه تاجرمسلکانه ترامپ، کشور‌هایی که به زعم او در موقعیت ضعف قرار دارند، باید امتیاز دهند. با همین تصور به دنبال تضعیف ایران و گرفتن نقاط قوت ایران است تا او را در موقعیتی مشابه اوکراین قرار دهد و به راحتی امتیاز بگیرد.

ترامپ روی شوق غربگرا‌ها حساب باز کرده
ترامپ روی فضاسازی رسانه‌ای ادعا‌هایی که مطرح می‌کند، حساب ویژه‌ای باز کرده است. در مدت یک ماهه‌ای که به کاخ سفید آمده، بخش زیادی از تصمیمات و سیاست‌های اعمالی را با سوار شدن بر موج رسانه‌ای انجام داده است.
اظهاراتی که در مورد نامه به رهبر انقلاب مطرح کرده، درحالی‌که به نظر می‌رسد هنوز نامه‌ای ارسال نشده نیز در همین چهارچوب قرار می‌گیرد. او این اظهار نظر رسانه‌ای را با چند هدف مطرح کرده است. ترامپ به خوبی می‌داند بخشی از سیاستمداران و روشنفکران در جامعه ایرانی اصل مذاکره را دستاورد می‌دانند و با اعلام صریح رئیس‌جمهور آمریکا برای مذاکره با ایران، اشتیاق آن‌ها غیرقابل کنترل خواهد بود.
برای آن‌ها تفاوتی نمی‌کند که قرار است در میز مذاکره امتیازی بگیرند یا خیر، همین که دور یک میز با ترامپ بنشینند، برای آن‌ها دستاورد بزرگی است. رئیس‌جمهور آمریکا روی فریب این بخش از جامعه روشنفکری حساب ویژه باز کرده است. از طرفی با بیان اینکه خواهان مذاکره با ایران است، به دنبال واقع‌نمایی این نمایش است که او اهل گفت‌وگو هم است.

ترامپ مسیر اوباما را نمی‌رود
این اولین بار نیست که ترامپ نامه‌ای به رهبر انقلاب می‌نویسد. آخرین بار در دور اول ریاست‌جمهوری‌اش بود که شینزوآبه، حامل نامه رئیس‌جمهور آمریکا شد، اما رهبر انقلاب نامه را نپذیرفت و تصویری که از دیدار او با رهبر انقلاب گرفته شد، در تاریخ ثبت شد.
او این بار نیز با تقلید از اوباما رئیس‌جمهور دموکرات آمریکا، از ارسال نامه صحبت کرده با این تفاوت که نامه‌ای که اوباما به رهبر انقلاب نوشت، به صورت محرمانه ارسال شده بود که دستاورد آن توافق برجام بود. اما اعلام علنی و صریح ترامپ از ارسال این نامه نشان می‌دهد او بیش از آنکه به دنبال پی‌گرفتن مسیر دیپلماسی با ایران و به دست آوردن یک سازوکار مسالمت‌آمیز باشد، بر مدار تهدید، قدرت‌نمایی و امتیازگرفتن حرکت می‌کند.
برای بررسی بیشتر اهداف ترامپ و اظهارنظر تازه‌اش و اثراتی که در فضای سیاسی ایران خواهد داشت با حسین سلیمی، احسان کیانی و محمدعلی بصیری، کارشناسان بین‌الملل گفت‌وگو کرده‌ایم که در ادامه این گفت‌وگوها را از نظر می‌گذرانید.

احسان کیانی، کارشناس مسائل آمریکا، در تحلیل علت نامه‌نگاری ترامپ با ایران معتقد است که رسانه‌ای کردن چنین نامه‌ای به این معناست که ترامپ به دنبال مذاکره نیست و می‌خواهد ایران را مقصر بن‌بست دیپلماتیک نشان دهد تا بتواند زمینه را برای ایجاد آشوب اجتماعی فراهم کند.

یادداشت اجرایی ترامپ نتیجه تمایل مشاور امنیت ملی آمریکاست
احسان کیانی در ابتدا توضیح داد که محتوای نامه‌ای که ترامپ به ایران ارسال کرده، همان مفادی است که او در گفت‌وگوهای تلویزیونی خود بیان کرده بود. وی گفت: «ترامپ در این گفت‌وگوها تأکید کرده است که پیشنهاد مذاکره را ارائه داده و در صورتی که طرف مقابل این پیشنهاد را نپذیرد، گزینه نظامی را به‌طور جدی‌تر مطرح خواهد کرد. او همچنین به انتشار یادداشت امنیت ملی اشاره کرده و توضیح داد که با وجود تمایل شخصی‌اش، به درخواست دیگر اعضای دولتش، به‌ویژه مشاور امنیت ملی، این یادداشت را منتشر کرده است. ترامپ ابراز امیدواری کرده بود که ایران وارد مذاکره شود تا از شدت تنش‌ها کاسته شود و نیازی به ادامه مواجهه نباشد.» کیانی سپس به پاسخ مقام‌معظم‌رهبری به این یادداشت اشاره کرد و گفت: «مقام‌معظم‌رهبری در پاسخ به این یادداشت تأکید کردند که مذاکره با آمریکا نه‌تنها عاقلانه نیست بلکه شرافتمندانه هم نخواهد بود. ایشان همچنین بیان کردند که هدف مذاکرات تنها محدود به برنامه هسته‌ای نیست، بلکه شامل سیاست‌های منطقه‌ای و برنامه‌های دفاعی و صنایع موشکی ایران نیز می‌شود.

مطالبه مذاکره فراهسته‌ای مشابه رویکرد پمپئو است
این کارشناس مسائل آمریکا در ادامه نتیجه‌گیری کرد که‌ «مفاد یادداشت ترامپ که خواستار مذاکره در تمام ابعاد از جمله مسائل هسته‌ای، منطقه‌ای و نظامی بود، برای ایران قابل قبول نبود. این رویکرد مشابه سخنان پمپئو، وزیر خارجه پیشین آمریکا‌ است که اعلام کرده بود ایران باید در تمام مسائل با آمریکا مذاکره کند.» کیانی به این نکته اشاره کرد که ارسال نامه ترامپ در این زمان خاص ممکن است با هدف ایجاد زمینه برای فعال‌سازی مجدد مذاکرات باشد. وی گفت: «آمریکا پیش‌تر در شهریور ۹۹ تلاش کرده بود تا به مذاکرات هسته‌ای بازگردد، اما پس از خروج از توافق هسته‌ای، این امکان برایش فراهم نشد و حتی کشورهای اروپایی مانند انگلیس و فرانسه نیز مخالفت کردند. اما اکنون آمریکا متوجه شده است که برای بازگشت به مذاکرات باید از مسیر توافق هسته‌ای (برجام) این اقدام را انجام دهد و یکی از کشورهای اروپایی باید این اقدام را پیش ببرد.»

آمریکا به نمایش مذاکره احتیاج دارد
کیانی همچنین توضیح داد که شکاف‌های موجود بین کشورهای اروپایی و آمریکا در مسئله جنگ اوکراین، موجب شده است که هدف اصلی آمریکا این باشد که این شکاف‌ها را کاهش دهد و کشورهای اروپایی را قانع کند که علیه ایران در زمینه مسائل هسته‌ای اقدام کنند. وی گفت: «برای این منظور، آمریکا نیاز دارد که نمایشی از ارائه پیشنهاد مذاکره را به اجرا بگذارد تا نشان دهد که پیشنهادهایی همچون همکاری اقتصادی و سرمایه‌گذاری به ایران ارائه کرده است، ولی ایران این پیشنهادها را رد کرده است.» وی در پایان افزود: «از دید کشورهای اروپایی، هدف این است که یکی از این کشورها (احتمالاً انگلیس) تا قبل از شهریور سال آینده مذاکرات را پیش ببرد. اگر مذاکرات تا آن زمان به نتیجه نرسد، مکانیسم ماشه فعال شده و تحریم‌های شورای امنیت علیه ایران تمدید خواهد شد. تمام این اقدامات به‌طور کلی در راستای فشار به یکی از کشورهای اروپایی برای فعال‌سازی مکانیسم ماشه صورت گرفته است. برخی افراد ممکن است این اقدامات را به عنوان چراغ سبز آمریکا برای مذاکره تلقی کنند، اما این موضوع در برهه‌ای خاص منتشر شده است که در آن، حتی میانجی‌گری روسیه در مذاکرات ایران و آمریکا مطرح شده است.»

ترامپ می‌خواهد روی افکار عمومی ایران اثر بگذارد
وی در ادامه با طرح این سؤال که آیا این اخبار در حال حاضر معنا و مفهوم درستی دارند و چه برداشتی از آن‌ها می‌توان داشت، صحبت‌هایش را اینگونه تکمیل کرد: «در حقیقت، این پیام به یک جامعه هدف خاص در ایران اشاره دارد. در داخل ایران طیف‌هایی وجود دارند که واقعاً از مذاکره با آمریکا حتی بدون قید و شرط دفاع می‌کنند و اصل گفت‌وگو را به عنوان دستاوردی مهم می‌بینند. اثرگذاری این پیام بر این جامعه هدف در داخل ایران بسیار واضح است. به‌طور کلی، یکی از مخاطبان این نامه، افکار عمومی داخل ایران است. نمی‌خواهم بگویم که این نامه تنها به گروه‌های جناحی یا سیاسی خاصی در داخل ایران مربوط است، اما در نگاه کلان، افکار عمومی و بخش قابل توجهی از جامعه که تحت فشارهای معیشتی شدید قرار دارند، هدف قرار گرفته‌اند.» وی تصریح کرد: «تحریم‌ها واقعاً بر زندگی روزمره مردم تأثیر گذاشته و نرخ تورم افزایش یافته است. این فشارها باعث شده که بسیاری از افراد کلید حل مسئله را در سیاست خارجی ببینند. در چند ماه اخیر، پس از استقرار دولت چهاردهم، مشخص شد که مردم دیگر امید چندانی به حل مشکلات از طریق راه‌حل‌های اقتصادی ندارند و بیشتر به این باور رسیده‌اند که کلید حل مسائل از سیاست خارجی باید بیاید. به همین دلیل، بخشی از مخاطبان این نامه در داخل ایران همان قشر ناراضی هستند، همان بخش از جامعه که در دهک‌های پایین‌تر قرار دارند. این افراد امیدوارند همان‌طور که قرار است از منظر کشورهای اروپایی عضو برجام، ایران به نتیجه‌گیری‌های دیپلماتیک برسد، در سیاست خارجی هم راه‌حلی برای حل مشکلات اقتصادی و معیشتی پیدا شود.»

آمریکا می‌خواهد ایران را مقصر بن‌بست نشان دهد
کیانی در ادامه به تحلیل نیت‌های پشت پرده ارسال نامه ترامپ به ایران پرداخت و گفت: «آمریکا به‌دنبال آن است که ایران را مقصر بن‌بست دیپلماتیک قلمداد کند، به‌طوری‌که در نظر افکار عمومی داخلی ایران، جمهوری اسلامی به عنوان مقصر این بن‌بست شناخته شود. این اقدام می‌تواند زمینه‌ساز یک حرکت آشوب‌طلبانه و شورشی شود و احتمالاً ناآرامی‌هایی ایجاد خواهد کرد که آمریکا و اسرائیل برای آن برنامه‌ریزی خواهند داشت.» کیانی ادامه داد: «همان‌طور که اندیشکده‌های نزدیک به آمریکا توصیه کرده‌اند که درصدد تحریک و ایجاد این آشوب باشند؛ آن‌ها به دنبالش هستند. این زمینه باید از اینجا آغاز شود؛ یعنی آغاز آن باید از قدرت نرم و اقدامات دستگاه نرم‌افزاری دشمن باشد، تا بعداً نتایج و میوه‌های آن در عرصه سخت‌افزاری و میدان در عمل به ثمر برسد.»

اگر هدف نامه‌نگاری بود، علنی نمی‌شد
وی در ادامه در مورد مفاد احتمالی نامه گفت: «من معتقدم که در مورد مفاد نامه نمی‌توانیم قضاوت کنیم، زیرا واقعاً هیچ اطلاعی نداریم که در آن نامه چه آمده است. تجربه نشان می‌دهد که اگر ترامپ قصد داشت با نامه‌نگاری اقدام کند، هیچ‌وقت چنین اقدامی را علنی نمی‌کرد. همان‌طور که اوباما وقتی قصد داشت با نامه‌نگاری با رهبر انقلاب مسیر باز کند، این کار را به صورت مخفیانه انجام داد. تقریباً اگر اشتباه نکنم، در زمستان سال ۸۷ بود که نامه‌ای به رهبری نوشت و در آن از مذاکره‌ای استقبال کرد که منجر به این شد که ایران به آن مذاکره پاسخ مثبت داد. این نامه علنی نشد. بعداً، پس از پایان ریاست‌جمهوری‌اش، اوباما به آن اشاره کرد و رهبری هم پاسخ آن نامه را در سخنرانی نوروزی‌اش داد.»

نامه ترامپ، نامه عدم مذاکره است نه مذاکره
وی در تشریح نامه‌نگاری بین اوباما و رهبر انقلاب گفت: «در خاطرات اوباما آمده است که پاسخی که مکتوب از طرف رهبری رسید، نشان می‌داد که رهبری قصد نداشت مشت خود را باز کند، یعنی هدفی برای استفاده از مذاکره نداشت. اما مسیر گفت‌وگوها را هم مسدود نکرد و اجازه داد که گفت‌وگوها در سال ۹۱ آغاز شود و در سال ۹۲ نیز زمینه‌های برجام بر مبنای همان گفت‌وگوها بنا نهاده شد. اینکه اکنون ترامپ علناً اعلام می‌کند که من نامه‌ای نوشتم و در آن نامه گفته شده که اگر مذاکره نکنید، مسیر بعدی گزینه نظامی خواهد بود، به نظر می‌رسد که قصد دارد ایران را تحقیر کند. با این تحقیر، در واقع می‌خواهد مسیر مذاکره را مسدود کند. هدف اصلی او این است که ایران به عنوان مقصر این انسداد دیپلماتیک قلمداد شود.»

حسین سلیمی، استاد روابط بین‌الملل: در رفتار رئیس‌جمهور آمریکا نشانه‌هایی وجود دارد که گویای تغییرات در نظام بین‌الملل است. به نظر می‌رسد که بنیادهای نظام بین‌الملل دگرگون شده و شرایطی پدید آمده که آمریکا دیگر نمی‌تواند نقش قطبیت گذشته خود را در سطح جهانی اعمال کند. به نظر می‌رسد که رئیس‌جمهور آمریکا قصد دارد این نقش را دوباره به ایالات متحده بازگرداند. اخیراً جوزف نای مقاله‌ای نوشته است که در آن بررسی می‌کند آیا این نوع رفتار نشان‌دهنده افول آمریکاست یا اینکه نشانه‌هایی از شکل‌گیری یک قرن جدید آمریکایی است. به‌نظر می‌رسد که ایدئال رئیس‌جمهور آمریکا این است که قرن جدیدی را برای آمریکا رقم بزند و ایالات متحده را دوباره به متن مناسبات جهانی برگرداند.
در کوتاه‌مدت، چنین تحولی ممکن است اتفاق بیفتد، اما به نظر می‌رسد که این‌ها نشان‌دهنده این است که آمریکا نقش عضویت گذشته خود را در نظام بین‌الملل از دست داده است. با چنین رفتارهایی، نمی‌توان آن را احیا کرد. اما کشورهای دیگر مانند ایران ممکن است بتوانند از این تلاطم در فضای بین‌المللی استفاده کرده و روزنه‌هایی برای حضور خود در نظام جدید بین‌الملل بیابند.
من فکر می‌کنم که ایران اکنون در موقعیتی قرار دارد که می‌تواند بدون اینکه سیاست‌های آمریکا را پذیرفته یا تلاش‌های آمریکا برای بازگشت به همان نقش محوری گذشته در عرصه نظام بین‌الملل را قبول کند، از این فرصت استفاده کرده تا نقشی جدید در نظام بین‌المللی جدید ایفا کند. همان‌طور که به نظرم روسیه، اروپا و کشورهای ثروتمند منطقه خاورمیانه مانند عربستان نیز در تلاش هستند از این موقعیت به نفع خود بهره‌برداری کنند.
در حال حاضر، خبری منتشر شده که نامه‌ای ارسال شده اما این نامه به دست ایران نرسیده است. چون مفاد دقیق نامه در دسترس نیست، نمی‌توانیم در مورد آن نظر قطعی بدهیم. معمولاً گمانه‌ها بر اساس پیش‌فرض‌های تحلیلگران و تمایلاتشان تفسیر می‌شود. تحلیلگرانی که گرایششان این است که رفتارهای رئیس‌جمهور آمریکا را تهدیدآمیز ببینند، نخوانده آن را تهدید تلقی خواهند کرد، در حالی که کسانی که به تعامل بی‌قید و شرط با آمریکا علاقه‌مندند، این نامه را به‌عنوان نامه‌ای مسالمت‌آمیز تلقی خواهند کرد. بنابراین، تا زمانی که از متن و مفاد دقیق آن نامه مطلع نشویم، نمی‌توانیم در مورد آن اظهارنظر کنیم.

 


ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید